معنی دستمرد
دستمرد
یار، مددکار، معاون، دستیار
تصویر دستمرد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دستمرد
دستمزد
دستمزد
حق الزحمه، حقوق، اجرت
فرهنگ واژه فارسی سره
دستگرد
دستگرد
دستجرد، تسبیح
فرهنگ واژه فارسی سره
دستبرد
دستبرد
سرقت
فرهنگ واژه فارسی سره
دستبرد
دستبرد
دزدی
فرهنگ لغت هوشیار
دست مرد
دست مرد
یار مدد کار ممد معاون
فرهنگ لغت هوشیار
دستمزد
دستمزد
مزدوری که به تازی اجرت گویند، اجرت کار، حق الزحمه
فرهنگ لغت هوشیار
دستمردی
دستمردی
یاری و مددکاری
فرهنگ لغت هوشیار
دستگرد
دستگرد
قریه، زمین زراعتی
فرهنگ لغت هوشیار
دستجرد
دستجرد
دستگرد
فرهنگ واژه فارسی سره