هزینه کننده درم. که درم نگاه ندارد و برهم نینبارد. مقابل درم دوست و درم جوی: تا درم خوار و درم بخش بود مرد سخی تا درم جوی و درم دوست بود مرد لئیم. فرخی
هزینه کننده درم. که درم نگاه ندارد و برهم نینبارد. مقابل درم دوست و درم جوی: تا درم خوار و درم بخش بود مرد سخی تا درم جوی و درم دوست بود مرد لئیم. فرخی
دردخوارنده. دردآشام. دردنوش. که دردخورد. شرابخوار. شرابخوار قهار، کنایه از مردم فقیر و دون و فرومایه. (برهان) (آنندراج) : تلخ جوانی یزکی در شکار زیرتر از وی سیهی دردخوار. نظامی. بسکه خرابات شد صومعۀ صوف پوش بسکه کتب خانه گشت مصطبۀ دردخوار. سعدی. ، کنایه از زمین که به عربی ارض گویند. (برهان) (آنندراج). و رجوع به دردآشام شود
دردخوارنده. دردآشام. دردنوش. که دردخورد. شرابخوار. شرابخوار قهار، کنایه از مردم فقیر و دون و فرومایه. (برهان) (آنندراج) : تلخ جوانی یزکی در شکار زیرتر از وی سیهی دردخوار. نظامی. بسکه خرابات شد صومعۀ صوف پوش بسکه کتب خانه گشت مصطبۀ دردخوار. سعدی. ، کنایه از زمین که به عربی ارض گویند. (برهان) (آنندراج). و رجوع به دردآشام شود
دهی از بخش چاپشلو شهرستان دره گز. دارای 1061 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول عمده آنجا غلات و بنشن و صنایع دستی آنجا قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از بخش چاپشلو شهرستان دره گز. دارای 1061 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول عمده آنجا غلات و بنشن و صنایع دستی آنجا قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت. واقع در 150هزارگزی جنوب کهنوج و 4هزارگزی باختر راه مالرو مارز انگهران. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت. واقع در 150هزارگزی جنوب کهنوج و 4هزارگزی باختر راه مالرو مارز انگهران. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)