جدول جو
جدول جو

معنی دریغا - جستجوی لغت در جدول جو

دریغا
ای دریغ، ای افسوس، برای مثال دریغا که بی ما بسی روزگار / بروید گل و بشکفد نوبهار (سعدی۱ - ۱۸۶)
تصویری از دریغا
تصویر دریغا
فرهنگ فارسی عمید
دریغا
کلمه افسوس، ای دریغ
تصویری از دریغا
تصویر دریغا
فرهنگ لغت هوشیار
دریغا
ای دریغا! ای افسوس
تصویری از دریغا
تصویر دریغا
فرهنگ فارسی معین
دریغا
متاسفانه
تصویری از دریغا
تصویر دریغا
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دریتا
تصویر دریتا
(دخترانه)
در (عربی) + ی (فارسی) + تا (فارسی) مانند در، مانند مروارید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دریا
تصویر دریا
(دخترانه)
دریا، نام فرزند علاالدین عماد شاه، توده بسیار بزرگی از آب شور که بخش وسیعی از زمین را در بر گرفته و کوچکتر از اقیانوس است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دریغ
تصویر دریغ
افسوس، حسرت، دژوان، دژواخ، دژالون، کلمه ای که برای ابراز حسرت، پشیمانی، اندوه و غم بر زبان آورده می شود مثلاً دریغ که او زد و رفت، مضایقه، امتناع
دریغ آمدن: مضایقه کردن از دادن چیزی به کسی، خودداری از کمک کردن به کسی، دریغ داشتن
دریغ خوردن: افسوس خوردن
دریغ داشتن: مضایقه کردن از دادن چیزی به کسی، خودداری از کمک کردن به کسی
دریغ کردن: مضایقه کردن از دادن چیزی به کسی، خودداری از کمک کردن به کسی، دریغ داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دریا
تصویر دریا
حجم بسیار از آب که قسمت وسیعی از زمین را فراگرفته قابل کشتیرانی بوده و به اقیانوس راه داشته باشد، ژو، زو، بحر، قلزم، یم، داما، راموز، مثلاً دریای عمان، دریای مدیترانه
دریای اخضر: کنایه از آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دریغ
تصویر دریغ
افسوس و اندوه و دشوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریا
تصویر دریا
آب بسیار که محوطه وسیعی را فرا گیرد و به اقیانوس راه دارد، بحر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریا
تصویر دریا
((دَ))
آب زیادی که محوطه وسیعی را فرا گرفته باشد و به اقیانوس راه دارد، بحر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دریغ
تصویر دریغ
((دِ یا دَ))
افسوس، اسف، کلمه ای که در حسرت و افسوس استعمال شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دریا
تصویر دریا
بحر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دریغ
تصویر دریغ
تاسف
فرهنگ واژه فارسی سره
समुद्र
دیکشنری فارسی به هندی