جدول جو
جدول جو

معنی دریا

دریا((دَ))
آب زیادی که محوطه وسیعی را فرا گرفته باشد و به اقیانوس راه دارد، بحر
تصویری از دریا
تصویر دریا
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با دریا

دریا

دریا
دریا، نام فرزند علاالدین عماد شاه، توده بسیار بزرگی از آب شور که بخش وسیعی از زمین را در بر گرفته و کوچکتر از اقیانوس است
دریا
فرهنگ نامهای ایرانی

دریا

دریا
آب بسیار که محوطه وسیعی را فرا گیرد و به اقیانوس راه دارد، بحر
دریا
فرهنگ لغت هوشیار

دریا

دریا
حجم بسیار از آب که قسمت وسیعی از زمین را فراگرفته قابل کشتیرانی بوده و به اقیانوس راه داشته باشد، ژُو، زُو، بَحر، قُلزُم، یَم، داما، راموز، مثلاً دریای عمان، دریای مدیترانه
دریای اخضر: کنایه از آسمان
دریا
فرهنگ فارسی عمید