- درک
- ته دوزخ، ته دریا دریافتن، بجا آوردن و فهم دریافتن دریافت اشکوب دوزخ تک دوزخ (واژه درک و دزک برابر با دستارچه پارسی است) در یافتن اندر یافتن پی بردن در رسیدن، در یافت اندر یافت. نهایت گودی چیزی مانند ته دریا و غیره، ته دوزخ ته جهنم. یا درک رسفل پایه زیرین، ته دوزخ. یا به درک بجهنم در دوزخ (بهنگام عدم رضایت و ناخشنودی از امری و خبری گویند) یا به درک رفتن (واصل شدن) بجهنم فرو رفتن مردن (دشنام است)
معنی درک - جستجوی لغت در جدول جو
- درک
- دریافت، گیرایی، یادگیری
- درک
- دریافتن، پی بردن، رسیدن به چیزی، رسیدن به حاجت
- درک ((دَ رْ))
- دریافت، اندریافت، جمع ادراکات
- درک ((دَ رَ))
- نهایت عمق و گودی چیزی مانند ته دریا، قعر جهنم و غیره
- درک
- یکی از طبقات جهنم، نهایت گودی و قعر چیزی، مثل ته دریا، ته دوزخ، آنچه بعد از چیزی پدید آید، سند و مدرکی که پس از فروش ملک در دست کس دیگر پیدا شود و به موجب آن ادعای مالکیت کند
- درک
- Grasp, Realization
- درک
- понимание , осознание
- درک
- Verständnis, Realisierung
- درک
- розуміння , усвідомлення
- درک
- zrozumienie, realizacja
- درک
- 理解 , 实现
- درک
- compreensão, realização
- درک
- comprensione, realizzazione
- درک
- comprensión, realización
- درک
- compréhension, réalisation
- درک
- begrip, realisatie
- درک
- ความเข้าใจ , การตระหนักรู้
- درک
- pemahaman, realisasi
- درک
- فهمٌ , إدراكٌ
- درک
- समझ , अनुभूति
- درک
- הבנה , התגלות
- درک
- 理解 , 実現
- درک
- 이해 , 실현
- درک
- kavrayış, farkındalık
- درک
- kuelewa, ufahamu
- درک
- বোঝা , উপলব্ধি
- درک
- سمجھ , ادراک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اشکوب زیرین، اشکوب دوزخ زیرین زیر پایه، ته تک، فرود در تازی درکه زیر، پایه های پایه و درجه زبر پایه ته تک، نشیب سرازیری، طبقه پایین، طبقه دوزخ جمع درکات
ته، نشیب، طبقه و پله رو به سرازیری و نشیب، طبقۀ دوزخ
مأخوذ از «کتاره» هندی، سلاحی شبیه به شمشیر اما پهن و راست، پیکان پهن، پیکان نیزه، غداره، غدرک
جلب توجه