جدول جو
جدول جو

معنی درشهری - جستجوی لغت در جدول جو

درشهری
(دَرِ شَ)
زبان درشهری در شاهد ذیل از ’مزارات کرمان’ ظاهراً به معنی زبان اطراف شهر و زبانی که در خارج شهر (بر طبق کتاب مزارات ظاهراً شهر کرمان) بدان تکلم می کردند بکار رفته است: آواز بابا از بن گنبد او به مولانا رسیده که می گفته اند به زبان درشهری: بشو بشو لولکی نی. (مزارات کرمان ص 40)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از همشهری
تصویر همشهری
همشهری
هر یک از کسانی که با یکدیگر از یک شهر باشد
فرهنگ فارسی عمید
درخوری
(دَ خوَ / خُ)
اهلیت. سزاواری. شایستگی. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
درباری
(دَ)
منسوب به دربار. هر چیز منتسب به دربار. هر کس که وابسته به دربار است. ملازم و خادم پادشاه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
پرشوری
(پُ)
چگونگی و حالت آنکه پرشور است
لغت نامه دهخدا
درشهر
(دَ شَ)
ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در 253 هزارگزی جنوب کهنوج و 15 هزارگزی خاور راه مالروانگهران به جاسک. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دربدری
(دَ بِ دَ)
دربدربودن. صفت و حالت دربدر. آوارگی. پریشانی. نداشتن جا و محل اقامت ثابت از خود. بی خانمانی. و رجوع به دربدر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از همشهری
تصویر همشهری
همشهری
مردمی که از یک شهر باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرمشهری
تصویر خرمشهری
خرمشهری
منسوب به خرمشهر از مردم خرمشهر اهل خرمشهر محمره یی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیشگری
تصویر دیشگری
دیشگری
چای قند پهلو، دشلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
نزاع، منازعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درباری
تصویر درباری
درباری
حکومتی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
صراعً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
Involvement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
implication
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
coinvolgimento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
ushiriki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
вовлеченность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
Beteiligung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
залученість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
zaangażowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
درباری
آبرومندانه، درباری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
شمولیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
সম্পৃক্ততা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
katılım
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
implicación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
연루
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
関与
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
מעורבות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
参与
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
keterlibatan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
การมีส่วนร่วม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
betrokkenheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
envolvimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
درگیری
संलिप्तता
دیکشنری فارسی به هندی