- درست
- صحیح
معنی درست - جستجوی لغت در جدول جو
- درست
- کامل، تام، تمام و غیر ناقص
- درست
- صحیح، سالم، بی عیب، تمام، کامل، امین و استوار، سیم و زر مسکوک و تمام عیار
درست شدن: ساخته شدن، آماده شدن، اصلاح شدن
درست کردن: ساختن، آماده کردن، تربیت دادن
- درست ((دُ رُ))
- کامل، بی عیب، سالم، امین، استوار، زر تمام عیار، سکّه سالم
- درست
- Right, Rightly
- درست
- правильный , правильно
- درست
- richtig
- درست
- правильний , правильно
- درست
- prawidłowy, poprawnie
- درست
- 正确的 , 正确地
- درست
- correto, corretamente
- درست
- corretto, correttamente
- درست
- correcto, correctamente
- درست
- correct, correctement
- درست
- juist
- درست
- benar, dengan benar
- درست
- صحيحٌ , بشكلٍ صحيحٍ
- درست
- सही , सही तरीके से
- درست
- נכון , בצורה נכונה
- درست
- 正しい , 正しく
- درست
- 올바른 , 올바르게
- درست
- doğru, doğru bir şekilde
- درست
- sahihi, kwa sahihi
- درست
- ถูกต้อง , อย่างถูกต้อง
- درست
- সঠিক , সঠিকভাবে
- درست
- درست , درست طریقے سے
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صدق، صحت، حقیقت
تمام، کامل، نا شکسته
درست تر
زر مسکوک تمام عیار
درست بودن، درستکاری
Accurateness, Correctness, Integrity, Righteousness