دستنبو، میوه ای خوش بو، زرد رنگ و شبیه گرمک که خط های سبز و سفید دارد، بوتۀ این گیاه که شبیه بوتۀ گرمک است، درداب، میوه و هر چیز خوش بو که برای بوییدن در دست بگیرند
دستنبو، میوه ای خوش بو، زرد رنگ و شبیه گرمک که خط های سبز و سفید دارد، بوتۀ این گیاه که شبیه بوتۀ گرمک است، درداب، میوه و هر چیز خوش بو که برای بوییدن در دست بگیرند
آوای دهل گلوله ای مرکب از عطریات که آنرا بر دست گیرند و گاه گاه بو کنند شمامه، هر میوه خوشبو، گیاهی است از تیره کدوییان دارای میوه ای کوچک و گرد و خوشبو و زرد رنگ شبیه به گرمک که خطوط سبز یا سفید دارد شمام درداب
آوای دهل گلوله ای مرکب از عطریات که آنرا بر دست گیرند و گاه گاه بو کنند شمامه، هر میوه خوشبو، گیاهی است از تیره کدوییان دارای میوه ای کوچک و گرد و خوشبو و زرد رنگ شبیه به گرمک که خطوط سبز یا سفید دارد شمام درداب
مرکّب از: در، باب + دار، مادۀ مضارع داشتن، دردارنده. دارندۀ در. که صاحب در است. - کوچۀ دردار، که در مدخل آن در یا دروازه نصب شده باشد و دربند دارد، دارندۀ در. دارندۀ سرپوش. قاپاق دار، سرپوش دار: ظرف دردار، دربان. (برهان)، بواب. نگهبان در
مُرَکَّب اَز: در، باب + دار، مادۀ مضارع داشتن، دردارنده. دارندۀ در. که صاحب در است. - کوچۀ دردار، که در مدخل آن در یا دروازه نصب شده باشد و دربند دارد، دارندۀ در. دارندۀ سرپوش. قاپاق دار، سرپوش دار: ظرف دردار، دربان. (برهان)، بواب. نگهبان در
ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت، واقع در 66هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 14هزارگزی جنوب خاوری راه مالرو بافت به جیرفت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت، واقع در 66هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 14هزارگزی جنوب خاوری راه مالرو بافت به جیرفت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
آواز دهل. (منتهی الارب). صوت طبل. درختی است بزرگ و آنرا گلهایی زردرنگ و برگهایی خاردار و میوه ای مانند قرنها و شاخهای دفلی است. (از اقرب الموارد). معرب دردار فارسی است، در تداول عامیانه، گیاهی است کوچک و خاردار که شتران آنرا می چرند. (از اقرب الموارد). و رجوع به دردار در معنی فارسی آن شود
آواز دهل. (منتهی الارب). صوت طبل. درختی است بزرگ و آنرا گلهایی زردرنگ و برگهایی خاردار و میوه ای مانند قرنها و شاخهای دفلی است. (از اقرب الموارد). معرب دردار فارسی است، در تداول عامیانه، گیاهی است کوچک و خاردار که شتران آنرا می چرند. (از اقرب الموارد). و رجوع به دردار در معنی فارسی آن شود