جدول جو
جدول جو

معنی درایش - جستجوی لغت در جدول جو

درایش
(دَ یِ)
اسم مصدر از دراییدن. تأثیر. اثر کردن. (برهان) (آنندراج). سرایت. (ناظم الاطباء) :
همه آزمایش همه پرنمایش
همه پردرایش چو گرگ طرازی.
مصعبی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 384)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درایه
تصویر درایه
درایت، در حدیث، علمی که دربارۀ احادیثی که از پیغمبر اسلام نقل کرده اند بحث می کند تا معلوم شود کدام یک درست و کدام نادرست است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آرایش
تصویر آرایش
زیب و زینت، زیور، زینت دادن، آراستن صورت با مواد مخصوص مانند کرم، بزک، نظم و ترتیب، نوع چیدن و منظم کردن، قانون، قاعده، رسم
آرایش خورشید: در موسیقی از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال چو زد ز آرایش خورشید راهی / در آرایش بدی خورشید ماهی (نظامی۱۴ - ۱۸۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درغیش
تصویر درغیش
انبوه، بسیار، زیاد، فراوان، به طور فراوان، موفّر، جزیل، اورت، به غایت، کثیر، غزیر، موفور، عدیده، وافر، بی اندازه، مفرط، معتدٌ به، خیلی، متوافر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درویش
تصویر درویش
صوفی، کنایه از کسی که به اندک مایه از مال دنیا قناعت می کند، کنایه از تهیدست، بینوا، فقیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرایش
تصویر سرایش
سرایندگی، آوازخوانی، نغمه پردازی، نغمه، سرود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
قصد، آهنگ، تمایل، میل و رغبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درایت
تصویر درایت
آگاهی داشتن، دانستن، دریافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آرایش
تصویر آرایش
زینت، آراستن، زیور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درغیش
تصویر درغیش
بسیار و فراوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دراویش
تصویر دراویش
جمع درویش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درایت
تصویر درایت
دریافتن، آگاهی داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درایه
تصویر درایه
دانستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
میل و خواهش، میل و رغبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درویش
تصویر درویش
گدا، خواهنده از درها، بی بضاعت، بی چیز، مفلس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرایش
تصویر سرایش
عمل سرودن، نغمه سرود (انسان و پرندگان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
((گِ یِ))
میل و رغبت، قصد، اراده، آهنگ، سرپیچی، نافرمانی، سنجش، توزین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درایت
تصویر درایت
((دِ یَ))
دریافت، آگاهی، مزاج، عادت، سرشت، نهاد، دانستن، دریافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرایش
تصویر سرایش
((سَ یا سُ یِ))
سرودن، نغمه، سرود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درویش
تصویر درویش
((دَ))
فقیر، تهیدست، صوفی، قلندر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آرایش
تصویر آرایش
((ی ِ))
زیب و زینت، آماده شدن و صف کشیدن سپاه، تصنع، ظاهر سازی، زیبا کردن چهره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
تمایل، ایمان، تمایل، تخصص
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
Predisposition, Proneness, Propensity, Tendency
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
prédisposition, propension, tendance
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
kecenderungan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
प्रवृत्ति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
aanleg, neiging, tendens
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
predisposizione, inclinazione, tendenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
предрасположенность , склонность , тенденция
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
predisposición, propensión, tendencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
схильність , схильність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
predyspozycja, skłonność, tendencja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
Veranlagung, Neigung, Tendenz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
predisposição, propensão, tendência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گرایش
تصویر گرایش
소질 , 경향
دیکشنری فارسی به کره ای