منسوب به دارابجرد بر خلاف قیاس. و قاعدهً منسوب بدان باید درابی یا جردی شود، و گویند که چون تلفظ دارابجردی ثقیل است آنرا به دراوردی تبدیل کرده اند. (از المعرب جوالیقی و اللباب فی تهذیب الانساب)
منسوب به دارابجرد بر خلاف قیاس. و قاعدهً منسوب بدان باید درابی یا جردی شود، و گویند که چون تلفظ دارابجردی ثقیل است آنرا به دراوردی تبدیل کرده اند. (از المعرب جوالیقی و اللباب فی تهذیب الانساب)
محمد بن بحیی بن ابی عمر عدنی دراوردی، مکنی به ابوعبدالله و مشهور به ابن عمر. عالم به حدیث و قاضی عدن بود و در مکه مجاور گشت. وی از فضیل بن عیاض و طبقۀ او روایت حدیث کرد، و مسلم بن حجاج و ترمذی از او حدیث آموخته اند. دراوردی هفتاد و هفت بار با پای پیاده به حج رفت و عمری طولانی داشت و بسال 243 ق. در گذشت. او راست: المسند، در حدیث. (از اعلام زرکلی ج 8 ص 3). از تذکره الحفاظ ج 2 ص 76، المستطرفه ص 50 و تهذیب التهذیب ج 9 ص 518 عبدالعزیز بن محمد بن عبید جهنی مدنی، مکنی به ابومحمد. محدث قرن دوم هجری است. رجوع به عبدالعزیز در همین لغت نامه و نیز به الاعلام زرکلی چ 2 ج 4 ص 150 و تذکره الحفاظ ج 1 ص 248 و تهذیب ج 6 ص 353 و اللباب ج 1 ص 414 و معجم البلدان ج 4 ص 47 شود
محمد بن بحیی بن ابی عمر عدنی دراوردی، مکنی به ابوعبدالله و مشهور به ابن عمر. عالم به حدیث و قاضی عدن بود و در مکه مجاور گشت. وی از فضیل بن عیاض و طبقۀ او روایت حدیث کرد، و مسلم بن حجاج و ترمذی از او حدیث آموخته اند. دراوردی هفتاد و هفت بار با پای پیاده به حج رفت و عمری طولانی داشت و بسال 243 ق. در گذشت. او راست: المسند، در حدیث. (از اعلام زرکلی ج 8 ص 3). از تذکره الحفاظ ج 2 ص 76، المستطرفه ص 50 و تهذیب التهذیب ج 9 ص 518 عبدالعزیز بن محمد بن عبید جهنی مدنی، مکنی به ابومحمد. محدث قرن دوم هجری است. رجوع به عبدالعزیز در همین لغت نامه و نیز به الاعلام زرکلی چ 2 ج 4 ص 150 و تذکره الحفاظ ج 1 ص 248 و تهذیب ج 6 ص 353 و اللباب ج 1 ص 414 و معجم البلدان ج 4 ص 47 شود
زبانهای دراویدی، نام گروهی مستقل از زبانهاکه بیشتر در جنوب هندوستان و سیلان شایع است. لهجۀ براهوی بلوچستان و افغانستان نیز از این دسته زبانهاست. عده متکلمین به این زبان در هند در 1931 میلادی بالغ بر 71 میلیون تن (بتقریب) و در 1953 میلادی متجاوز از 90 میلیون تن بوده است. (از دائره المعارف فارسی)
زبانهای دراویدی، نام گروهی مستقل از زبانهاکه بیشتر در جنوب هندوستان و سیلان شایع است. لهجۀ براهوی بلوچستان و افغانستان نیز از این دسته زبانهاست. عده متکلمین به این زبان در هند در 1931 میلادی بالغ بر 71 میلیون تن (بتقریب) و در 1953 میلادی متجاوز از 90 میلیون تن بوده است. (از دائره المعارف فارسی)
بگفتۀ حمدالله مستوفی (نزهه القلوب ج 3 ص 83) از بلاد آذربایجان است ودر زمان سابق قصبه بوده و اکنون ولایتی است و قشلاق جمعی از مغول. حاصلش از غله و پنبه و شلتوک می باشد
بگفتۀ حمدالله مستوفی (نزهه القلوب ج 3 ص 83) از بلاد آذربایجان است ودر زمان سابق قصبه بوده و اکنون ولایتی است و قشلاق جمعی از مغول. حاصلش از غله و پنبه و شلتوک می باشد