معنی فراورده - فرهنگ فارسی معین
معنی فراورده
- فراورده((فَ وَ یا وُ دِ))
- به دست آمده، محصول، ساخته شده، فرا آورده
تصویر فراورده
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با فراورده
فراورده
- فراورده
- فراهم آورده، حاصل، در علم اقتصاد محصول به دست آمده از طریق زراعت یا صنعت
فرهنگ فارسی عمید
فراآورده
- فراآورده
- محصول به دست آمده. رجوع به فرآورده و فرا شود
لغت نامه دهخدا
فراکرده
- فراکرده
- فرازکرده. بسته: اعور گفت: مرا بدان می آوری که چشم فراکرده باز کنم و در بسته گشایم ؟ (تذکرهالاولیاء عطار). رجوع به فراز و فراز کردن شود
لغت نامه دهخدا
فرآورده
- فرآورده
- فراآورده. محصول. آنچه به دست آورده شده. رجوع به فراآورده شود
لغت نامه دهخدا