جدول جو
جدول جو

معنی درازگردن - جستجوی لغت در جدول جو

درازگردن
(دِ گَ دَ)
گردن دراز. آنکه گردنی دراز دارد. طویل العنق. آنکه گردنش زیاده از اندازۀ طبیعی دراز باشد. اتلع. اجید. اسطع. اعنق. اعیط. اقود. اهیق. بتع. جیداء. عسالق. عسلق. علودّ. مسعر. (منتهی الارب) :
درازگردن و کوتاه پشت و گردسرین
سیاه شاخ و سیه دیده و نکودیدار.
فرخی.
أسطع، دراز گردن از شترمرغ و جز آن. ناقه دفواء و ناقه شراعیه، ناقۀ درازگردن. (منتهی الارب). عوهج، آهوی دراز گردن و دست و پای. (السامی فی الاسامی). عیطل، درازگردن نیکواندام از زن و اسب وشتر. (از منتهی الارب). فاق، مرغی است آبی درازگردن. مهیاف، شتر درازگردن. نجود، دراز گردن از شترمادگان و خرمادگان. (منتهی الارب).
- درازگردن شدن، طویل العنق شدن. دارای گردنی دراز شدن. اقوداد. (تاج المصادر بیهقی). بتع. (تاج المصادر بیهقی). تلع. قود. (از منتهی الارب).
- درازگردن گردیدن، درازگردن شدن. طویل العنق گشتن. سطع. (از منتهی الارب).
- درازگردنی، درازگردن بودن. بتع. (از منتهی الارب).
، کسی را گویند که منسوبان او بی عیب و صاحب عفت وعصمت و خود نیز صاحب عصمت و جاه باشد. (لغت محلی شوشتر خطی) ، احمق. ابله. الاحمق من طال و طال عنقه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ممتد کردن طولانی کردن، چیزی را پهن کردن گستردن، شکنجه کردن بفلکه بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دراز گردن
تصویر دراز گردن
آنکه دارای گردنی دراز است طویل العنق، احمق ابله، شتر اشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
((~. کَ دَ))
طولانی کردن، به فلک بستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
Longest
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
Long
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
allonger
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
le plus long
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
להאריך
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
alargar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
लंबा करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
सबसे लंबा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
memperpanjang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
yang terpanjang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
verlengen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
langste
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
最も長い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
延ばす
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
הארוך ביותר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
alongar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
el más largo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
allungare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
il più lungo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
o mais longo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
延长
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
最长的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
wydłużać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
najdłuższy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
найдовший
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
подовжувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
verlängern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
am längsten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دراز کردن
تصویر دراز کردن
удлинять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
самый длинный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درازترین
تصویر درازترین
가장 긴
دیکشنری فارسی به کره ای