- درابه
- دلیری بر حرب و بر هر کار
معنی درابه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گردون، بارکش، گاری
قبا، جعبه
آموزش دادن آموزاندن، گاییدن، دانایی، پژوهش
آهون بز از جنگ افزارها، روراک، دوچرخه، دو آبام (برج) که دردو سوی دروازه دژ ساخته می شود آلتی است جنگی و آن غراره ایست که داخل آن را از چوب و کاه و جز آن پر سازند و مردان در پس آن حرکت کنند تا بدیوار قلعه رسند
جمع دربان، پارسی تازی گشته دربان ها
تنبک از ابزارهای خنیا
دلیری
کوته بالا
دانستن
درنده پاره کننده: درانه و دوزان بسر کلک نیابی درانه و دوزان بسر کلک و بنانست (منوچهری)
دریافت دریابنده نیک دریابنده، مدرکه
تازی گویش شامی زرد آلو، شفتالو
مزاح کردن شوخی کردن، مداعبت شوخی کردن لاغ گفتن، شوخی
ویرانه
کوتاه بالا مرد
جوراب ساق کوتاه
ویرانه
هنرمند زن، تبیره زن زن
تانک
آویزه منگوله رشته ها و منگوله هایی که از کنار و حاشیه چیزی آویزند، جمع شراریب، لوله هایی از شیشه باریک که از داخل آن ها نخ بیرون کنند برای آویزه
جامه ای که جلوی آن باز باشد، جبه، قبا، جامۀ بلندی که مشایخ و زهاد بر تن می کنند
شیشۀ بزرگی که دهانۀ آن تنگ و شکمش فراخ باشد
چربی ای که روی شیر میبندد، سرشیر، خامه، قیماق
رشته ها و منگوله هایی که از کنارۀ چیزی آویزان می کنند
نوعی قرص با روکشی از مواد قندی، نوعی شکلات پوشش دار شبیه قرص
وسیلۀ نقلیۀ چرخ دار که بیشتر برای حمل و نقل بار به کار می رود، گردونه، گاری
ارابۀ جنگی: گردونه یا وسیله ای که در جنگ به کار می رود مانند تانک، زره پوش
ارابۀ جنگی: گردونه یا وسیله ای که در جنگ به کار می رود مانند تانک، زره پوش
وسیله نقلیه ساده که با چرخ حرکت کند
پوشیدگی پرخیدگی ناهنجاری در گفتار
پر آب (رود)
خویشاوندی بستگی نزدیکی مانند، خویش، دانای دریافت پارسی تازی گشته کراوه آوند شیشه ای شکم دار تنگ شیشه شراب صراحی، ظرف شیشه یی. یا قرابه زرین. آفتاب، قسمی صندوق