جدول جو
جدول جو

معنی درآموختن - جستجوی لغت در جدول جو

درآموختن
تعلیم، یاد دادن
تصویری از درآموختن
تصویر درآموختن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از درآمیختن
تصویر درآمیختن
مخلوط کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درآمیختن
تصویر درآمیختن
آویزان کردن، تعلیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درآمیختن
تصویر درآمیختن
مخلوط کردن، درهم ساختن، مخلوط شدن، آمیزش پیدا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بد آموختن
تصویر بد آموختن
بد تعلیم دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در آمیختن
تصویر در آمیختن
مخلوط شدن، موانست کردن موافقت کردن، مخلوط کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برآمیختن
تصویر برآمیختن
ممزوج کردن، مخلوط کردن، آمیختن، تخلیط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برآمیختن
تصویر برآمیختن
آمیختن، آمیخته کردن، درهم کردن، درهم ساختن و مخلوط کردن دو یا چند چیز با هم، درهم شدن، آمیخته شدن، مخلوط شدن
رفت و آمد، معاشرت
نزدیکی کردن، مقاربت، جماع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درآویختن
تصویر درآویختن
گلاویز شدن، آویزان شدن، چنگ در زدن، آویزان کردن
معلق ساختن، سرنگون کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درآویختن
تصویر درآویختن
((دَ تَ))
گلاویز شدن، چنگ زدن، آویزان شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دردوختن
تصویر دردوختن
خیاطی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آموختن
تصویر آموختن
تعلم، فرا گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آموختن
تصویر آموختن
یاد گرفتن علم یا هنری از دیگران، فرا گرفتن، برای مثال هرکه نامخت از گذشت روزگار / نیز ناموزد ز هیچ آموزگار (رودکی - ۵۳۲)، یاد دادن علم یا هنری به دیگران
خو گرفتن، مانوس شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آموختن
تصویر آموختن
((تَ))
یاد دادن و یاد گرفتن
فرهنگ فارسی معین