معنی برآمیختن برآمیختن آمیختن، آمیخته کردن، درهم کردن، درهم ساختن و مخلوط کردن دو یا چند چیز با هم، درهم شدن، آمیخته شدن، مخلوط شدنرفت و آمد، معاشرتنزدیکی کردن، مقاربت، جماع تصویر برآمیختن فرهنگ فارسی عمید