- دحاض
- جمع دحوض، جاهای لغزان
معنی دحاض - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لغزنده و دور شونده
از ریشه پارسی داخولگر کسی که با داهول یا داخول شکار کند باز ایستادن سر باز زدن
برون زهدانی بیرون آمدن زهدان پس از زایمان از بیماری های دامی
گای گاییدن
جای لغزان گواه ناپذیری
باسک، خمیازه، دهن دره، فاژ، فاژه
جمع محض، شیرهای ناب شیرهای بی آب
جای لغزان، کاویدن به پای، بازرسی