درخواست نیایش، درخواست از خداوند، کلماتی که در اوقات مختلف در مقام استغاثه از خداوند و طلب آمرزش یا درخواست خیر و برکت و برآورده شدن حاجت بخوانند دعا کردن: درخواست حاجت کردن از خداوند، نیایش کردن، ثنا گفتن دعا کردن کسی را: دربارۀ او دعای خیر کردن
درخواست نیایش، درخواست از خداوند، کلماتی که در اوقات مختلف در مقام استغاثه از خداوند و طلب آمرزش یا درخواست خیر و برکت و برآورده شدن حاجت بخوانند دعا کردن: درخواست حاجت کردن از خداوند، نیایش کردن، ثنا گفتن دعا کردن کسی را: دربارۀ او دعای خیر کردن
بگذار، بهل، برای مثال بتا هلاک شود دوست در محبت دوست / که زندگانی او در هلاک بودن اوست (سعدی۲ - ۳۵۲) دومین حرف الفبای یونانی که به صورت β نوشته می شود، این حرف و اسم آن را در پاره ای از علوم عنوان برخی از اشیا قرار داده اند مثلاً ذرات بتا، اشعۀ بتا
بگذار، بهل، برای مِثال بتا هلاک شود دوست در محبت دوست / که زندگانی او در هلاک بودن اوست (سعدی۲ - ۳۵۲) دومین حرف الفبای یونانی که به صورت β نوشته می شود، این حرف و اسم آن را در پاره ای از علوم عنوان برخی از اشیا قرار داده اند مثلاً ذرات بتا، اشعۀ بتا
دارو، آنچه بدان مریض را معالجه کنند، آنچه که بدان مریض را معالجه کنند دارو جمع ادویه، می باده (گویش گیلکی) دارو آنچه که بدان مریض را معالجه کنند دارو جمع ادویه
دارو، آنچه بدان مریض را معالجه کنند، آنچه که بدان مریض را معالجه کنند دارو جمع ادویه، می باده (گویش گیلکی) دارو آنچه که بدان مریض را معالجه کنند دارو جمع ادویه
تازی از پارسی از بای آفرین ذوا ظزبا، خواندن جمله های ماثور از پیغامبر و امامان در اوقات معین برای طلب آمرزش و بر آورده شدن، حاجات، نیایش کردن، در خواست حاجت از خدا، نیایش، مدح ثنا، تحیت درود سلام، تضرع، نفرین) زورمندی مکن بر اهل زمین تا دعایی بر آسمان نرود (گلستان)، جمع ادعیه. یا دعای خیر خیر کسی را در دعا خواستن، تحیت درود، برکت. یا صیغه دعا فعلی است که از سوم شخص مفرد مضارع گرفته میشود و میان علامت مضارع که -) د (آخر باشد و حرف قبل از آن الفی (آ) در آورند. در مور د نفی میمی (م) برآن افزایند: باد و مباد (در اصل بواد و مبواد) کناد و مکناد و مبیناد گاه باء تاکید بر سر فعل دعا در آید: در بعضی فعلها صیغه دعا در اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد و جمع مستعمل است، حاجت خواستن
تازی از پارسی از بای آفرین ذوا ظزبا، خواندن جمله های ماثور از پیغامبر و امامان در اوقات معین برای طلب آمرزش و بر آورده شدن، حاجات، نیایش کردن، در خواست حاجت از خدا، نیایش، مدح ثنا، تحیت درود سلام، تضرع، نفرین) زورمندی مکن بر اهل زمین تا دعایی بر آسمان نرود (گلستان)، جمع ادعیه. یا دعای خیر خیر کسی را در دعا خواستن، تحیت درود، برکت. یا صیغه دعا فعلی است که از سوم شخص مفرد مضارع گرفته میشود و میان علامت مضارع که -) د (آخر باشد و حرف قبل از آن الفی (آ) در آورند. در مور د نفی میمی (م) برآن افزایند: باد و مباد (در اصل بواد و مبواد) کناد و مکناد و مبیناد گاه باء تاکید بر سر فعل دعا در آید: در بعضی فعلها صیغه دعا در اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد و جمع مستعمل است، حاجت خواستن
یونانی وات چهارم در واتگروه یونانی، پیله خشکی سه گوش در دهانه رودخانه را گویند حرف چهارم از الفبای یونانی بشکل مثلث، قطعه ای از خاک بشکل دلتا یعنی مثلث که در مصب رودی بصورت جزیره تشکیل شود
یونانی وات چهارم در واتگروه یونانی، پیله خشکی سه گوش در دهانه رودخانه را گویند حرف چهارم از الفبای یونانی بشکل مثلث، قطعه ای از خاک بشکل دلتا یعنی مثلث که در مصب رودی بصورت جزیره تشکیل شود