جدول جو
جدول جو

معنی داوطلبی - جستجوی لغت در جدول جو

داوطلبی
(طَ لَ)
عمل داوطلب. خواستاری پیشی جوئی در امری بر دیگران. دل انگیزی
لغت نامه دهخدا
داوطلبی
داوخواهی خواستارمندی
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
فرهنگ لغت هوشیار
داوطلبی
التّطوّع
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به عربی
داوطلبی
Volunteerism
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
داوطلبی
volontariat
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
داوطلبی
งานอาสาสมัคร
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به تایلندی
داوطلبی
رضاکارانہ خدمات
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به اردو
داوطلبی
স্বেচ্ছাসেবা
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به بنگالی
داوطلبی
gönüllülük
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
داوطلبی
kujitolea kwa hiari
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
داوطلبی
자원봉사 활동
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به کره ای
داوطلبی
ボランティア活動
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
داوطلبی
הִתנַדְבוּת
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به عبری
داوطلبی
स्वयंसेवा
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به هندی
داوطلبی
kesukarelawanan
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
داوطلبی
vrijwilligerswerk
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به هلندی
داوطلبی
voluntariado
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
داوطلبی
volontariato
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
داوطلبی
voluntariado
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
داوطلبی
志愿服务
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به چینی
داوطلبی
wolontariat
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به لهستانی
داوطلبی
волонтерство
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
داوطلبی
Freiwilligenarbeit
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به آلمانی
داوطلبی
волонтёрство
تصویری از داوطلبی
تصویر داوطلبی
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
کسی که به میل و ارادۀ خود حاضر شود کاری را بر عهده بگیرد، داوخواه. داوطلبین غلط است
فرهنگ فارسی عمید
(طَ لَ)
عمل دادطلب. تظلم. دادخواهی، دادستانی. ستاندن داد مظلوم از ظالم
لغت نامه دهخدا
داو خواستن خواستارمندیدن (بازی) خواستن داو، خواهان عدالت بودن در تجسس عدالت بر آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
دادخواه، نامزد، خواستار، پیشی جوینده در امری بر دیگران، خواستار چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
((طَ لَ))
آن که به اراده خویش آماده شود که کاری را بر عهده گیرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
داو خواه، داوخواه، درخواستگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
Volunteer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
волонтёр
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
Freiwilliger
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
волонтер
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داوطلب
تصویر داوطلب
wolontariusz
دیکشنری فارسی به لهستانی