- داودی
- منسوب به داود نبی: لحن داودی، نوعی زره جنگ، گیاهی از تیره مرکبان جزو دسته آفتابیها دارای گلی درشت و پرپر برنگهای سرخ زرد سفید این گیاه دارای شاخه های مستقیم و بلند و برگهای مضرس است و ارتفاعش بیک متر میرسد
معنی داودی - جستجوی لغت در جدول جو
- داودی ((وُ))
- نوعی گل درشت و پر پر به رنگ های سرخ، زرد و سفید، داوودی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حکمیت، قضاوت
اجرای حکمی که خداوند عالم در روز جزا بر مردمان خواهد فرمود
مربوط به داوود مثلاً زره داوودی، لحن داوودی، در علم زیست شناسی نوعی گل درشت و پرپر به رنگ های سرخ، زرد و سفید، در علم زیست شناسی گیاه این گل با شاخه های راست و بلند و برگ های بریده که بلندیش تا یک متر می رسد و در تابستان و پاییز گل می دهد
قضاوت و انصاف دربارۀ نزاع و کشمکش و مرافعۀ دو یا چند تن، در ورزش شغل و عمل داور، شکایت، محاکمه، جدل، نزاع، تضاد، مخالفت، اختلاف، مغالطه، قضیه، کار، بحث، سخن
نوعی گل درشت و پر پر به رنگ های سرخ، زرد و سفید، داودی
قضاوت کردن، شکایت کردن، ستیزه، جنگ، واقعه
Adjudication, Arbitration
вынесение решения , арбитраж
Entscheidung, Schlichtung
судове рішення , арбітраж
orzeczenie, arbitraż
裁决 , 仲裁
adjudicação, arbitragem
giudizio, arbitrato
adjudicación, arbitraje
adjudication, arbitrage
uitspraak, arbitrage
keputusan, arbitrase
حكمٌ , تحكيمٌ
निर्णय , मध्यस्थता
פסיקה , בּוֹרוּת
裁定 , 仲裁
판결 , 중재
hüküm, tahkim
uamuzi wa mahakama, usuluhishi
การตัดสินใจ , การตัดสินข้อพิพาท
বিচার , সালিশি
فیصلہ , ثالثی
ادعا
جوجادو از گیاهان
رنگ خاکستری تیره، به رنگ خاکستری تیره، معتاد به دخانیات یا مواد مخدر، ویژگی چیزی که آمیخته یا آلوده به دود شده یا به آن دود داده باشند مثلاً ماهی دودی