منسوب به دامغان، رجوع به دامغان شود، از دامغان: دستار دامغانی، دستاری که از دامغان آورده باشند، دستاری که بدامغان بافته باشند: رکابدار ندیمی را گفت در باب غاشیه چه میفرماید ندیم بیامد و بگفت: گفت دستاری دامغانی در قبا باید نهاد چون من از اسب فرودآیم بر صفۀ زین پوشید، همچنین کردند تا آخر عمرش، (تاریخ بیهقی چ دکتر فیاض ص 360)
منسوب به دامغان، رجوع به دامغان شود، از دامغان: دستار دامغانی، دستاری که از دامغان آورده باشند، دستاری که بدامغان بافته باشند: رکابدار ندیمی را گفت در باب غاشیه چه میفرماید ندیم بیامد و بگفت: گفت دستاری دامغانی در قبا باید نهاد چون من از اسب فرودآیم بر صفۀ زین پوشید، همچنین کردند تا آخر عمرش، (تاریخ بیهقی چ دکتر فیاض ص 360)
علی، قاضی القضاه بعهد قائم خلیفۀ عباسی، وی درف تنه ارسلان بساسیری، در حرم خلیفه همراه وزیر ابومسلم و خود خلیفه و رئیس الرؤسا ابن شروان و غیرهم گرفتار و بر شتر نشانیده و گرد بغداد برسوائی گردانیده و سپس کشته شده است، (تاریخ گزیده چ اروپا ص 357) الحنفی، از معاصران المقتدی خلیفۀ عباسی است، بخلافت المقتدی بامراﷲ ابوالقاسم در محضر شیخ ابی اسحاق شیرازی و ابن الصباغ واین دامغانی بیعت شده است و هم بایام مقتدی درگذشته ... رجوع به تاریخ الخلفاء سیوطی ص 280 و 282 شود احمد قاضی، یا قاضی احمد او راست: کتاب الاستظهار یا الاستظهار الاخبار، وحمداﷲ مستوفی از آن نقل کند، (تاریخ گزیده چ اروپا ص 511 و 512) (نزهه القلوب چ اروپا مقاله سوم ص 13) منوچهری، احمد بن قوص بن احمد، شاعر معروف قرن پنجم هجری، رجوع به منوچهری شود: سوی تاج عمرانیان هم بدینسان بیامد منوچهری دامغانی، منوچهری پهلوان حسن، یازدهم از خاندان سربداران (762-766 هجری قمری)، رجوع به پهلوان حسن و نیزرجوع به حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ج 3 ص 365 شود
علی، قاضی القضاه بعهد قائم خلیفۀ عباسی، وی درف تنه ارسلان بساسیری، در حرم خلیفه همراه وزیر ابومسلم و خود خلیفه و رئیس الرؤسا ابن شروان و غیرهم گرفتار و بر شتر نشانیده و گرد بغداد برسوائی گردانیده و سپس کشته شده است، (تاریخ گزیده چ اروپا ص 357) الحنفی، از معاصران المقتدی خلیفۀ عباسی است، بخلافت المقتدی بامراﷲ ابوالقاسم در محضر شیخ ابی اسحاق شیرازی و ابن الصباغ واین دامغانی بیعت شده است و هم بایام مقتدی درگذشته ... رجوع به تاریخ الخلفاء سیوطی ص 280 و 282 شود احمد قاضی، یا قاضی احمد او راست: کتاب الاستظهار یا الاستظهار الاخبار، وحمداﷲ مستوفی از آن نقل کند، (تاریخ گزیده چ اروپا ص 511 و 512) (نزهه القلوب چ اروپا مقاله سوم ص 13) منوچهری، احمد بن قوص بن احمد، شاعر معروف قرن پنجم هجری، رجوع به منوچهری شود: سوی تاج عمرانیان هم بدینسان بیامد منوچهری دامغانی، منوچهری پهلوان حسن، یازدهم از خاندان سربداران (762-766 هجری قمری)، رجوع به پهلوان حسن و نیزرجوع به حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ج 3 ص 365 شود
بر بالا رفتن. (برهان). بالای چیزی گشتن. صعود. زبر چیزی شدن. (شرفنامۀ منیری) ، برابر چیزی شدن. (برهان) ، از بیخ و بن برکندن. (برهان). قلع. نسف. (تاج المصادر بیهقی) ، تخم افشاندن. (برهان). حرث. افشاندن چنانکه دانه را. (یادداشت مؤلف) ، فروریختن چنانکه اشک را. (یادداشت مؤلف) ، بردن باد خاک را. (برهان). سفی. (مجمل اللغه) ، بر باد دادن چنانکه خرمن را. بر باد کردن خرمن. ذرو. ذری. (تاج المصادر بیهقی). ثور. ثوران. سورمق. (ترکی). - دامیدن کان، بر باد دادن خاک بطلب زر. - دامیدن خرمن، بر باد کردن آن برای جدا شدن دانه از کاه. - بردامیدن، ازدراء. (تاج المصادر بیهقی). التذریه، بردامیدن و حسب خویش ستودن و بالا دادن. (تاج المصادر بیهقی)
بر بالا رفتن. (برهان). بالای چیزی گشتن. صعود. زبر چیزی شدن. (شرفنامۀ منیری) ، برابر چیزی شدن. (برهان) ، از بیخ و بن برکندن. (برهان). قلع. نسف. (تاج المصادر بیهقی) ، تخم افشاندن. (برهان). حرث. افشاندن چنانکه دانه را. (یادداشت مؤلف) ، فروریختن چنانکه اشک را. (یادداشت مؤلف) ، بردن باد خاک را. (برهان). سفی. (مجمل اللغه) ، بر باد دادن چنانکه خرمن را. بر باد کردن خرمن. ذرو. ذری. (تاج المصادر بیهقی). ثور. ثوران. سورمق. (ترکی). - دامیدن کان، بر باد دادن خاک بطلب زر. - دامیدن خرمن، بر باد کردن آن برای جدا شدن دانه از کاه. - بردامیدن، ازدراء. (تاج المصادر بیهقی). التذریه، بردامیدن و حسب خویش ستودن و بالا دادن. (تاج المصادر بیهقی)