معنی پاشیدنی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پاشیدنی
پاشیدنی
- پاشیدنی
- در خور پاشیدنافشاندنیپراکندگی پریشیدنی برافشاندنی
فرهنگ لغت هوشیار
پاشیدنی
- پاشیدنی
- لایق پاشیدن. که درخور پاشیدن است. افشاندنی. پراکندنی. پریشیدنی. برافشاندنی
لغت نامه دهخدا
پوشیدنی
- پوشیدنی
- جامه، لباس، پوشاک، ویژگی آنچه باید پنهان نگه داشته شود، سزاوارِ پنهان کردن
فرهنگ فارسی عمید