گستاخی. (دهار). اسم است ادلال را ای، ما تدل به علی حمیمک. قال فی الغریبین هو شبه جراءه علیه. (منتهی الارب) : دالت صحبت... بدان پیوسته است. (کلیله و دمنه). اگر آلت اینست بدالت او هیچ معاملت گذارده نشود. (سندبادنامه ص 676). او از سر دالت و انبساط بجواب موحش قیام می نمود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 359). و سلطان اولاد و اکباد را بدلی بریان و چشمی گریان وداع کرد و بدالت آنک... (جهانگشای جوینی). و نیز رجوع به داله شود
گستاخی. (دهار). اسم است ادلال را ای، ما تدل به علی حمیمک. قال فی الغریبین هو شبه جراءه علیه. (منتهی الارب) : دالت صحبت... بدان پیوسته است. (کلیله و دمنه). اگر آلت اینست بدالت او هیچ معاملت گذارده نشود. (سندبادنامه ص 676). او از سر دالت و انبساط بجواب موحش قیام می نمود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 359). و سلطان اولاد و اکباد را بدلی بریان و چشمی گریان وداع کرد و بدالت آنک... (جهانگشای جوینی). و نیز رجوع به داله شود
عداله. دادگری کردن. عدالت کردن. جرجانی گوید: عدالت در لغت استقامت باشد و در شریعت عبارت از استقامت بر طریق حق است به اجتناب از آنچه محظور است در دین. (تعریفات جرجانی)
عداله. دادگری کردن. عدالت کردن. جرجانی گوید: عدالت در لغت استقامت باشد و در شریعت عبارت از استقامت بر طریق حق است به اجتناب از آنچه محظور است در دین. (تعریفات جرجانی)
راهنمایی کردن راه نمودن به راه راست، راهنمایی، برهانی که برای اثبات امری آورند، رابطه بین دو امر در صورتیکه از علم به یکی علم بدیگری حاصل شود و آن راهنمایی لفظ است بمعنی که بر سه قسم است: یا دلالت الزامی 0 نمودن لفظ است خارج لوازم معنی را مانند دلالت انسان بر خندیدن، یا دلالت تضمنی 0 نمودن لفظ است جزو معنی موضوع له را مانند دلالت انسان بر حیوان فقط یا ناطق فقط 0 نمودن لفظ است یا دلالت مطابقه نمودن لفظ است تمام معنی موضوع له را مانند دلالت انسان بر حیوان ناطق جمع دلالات 0 راهنمائی، هدایت، راهبری
راهنمایی کردن راه نمودن به راه راست، راهنمایی، برهانی که برای اثبات امری آورند، رابطه بین دو امر در صورتیکه از علم به یکی علم بدیگری حاصل شود و آن راهنمایی لفظ است بمعنی که بر سه قسم است: یا دلالت الزامی 0 نمودن لفظ است خارج لوازم معنی را مانند دلالت انسان بر خندیدن، یا دلالت تضمنی 0 نمودن لفظ است جزو معنی موضوع له را مانند دلالت انسان بر حیوان فقط یا ناطق فقط 0 نمودن لفظ است یا دلالت مطابقه نمودن لفظ است تمام معنی موضوع له را مانند دلالت انسان بر حیوان ناطق جمع دلالات 0 راهنمائی، هدایت، راهبری