جدول جو
جدول جو

معنی دافعات - جستجوی لغت در جدول جو

دافعات
(فِ)
جمع واژۀ دافعه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نازعات
تصویر نازعات
هفتاد و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۴۶ آیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضایعات
تصویر ضایعات
ضایع ها، تباه ها، بیکاره ها، بی فایده ها، بی اعتبار شده ها، جمع واژۀ ضایع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدافعت
تصویر مدافعت
یکدیگر را راندن و دور کردن، از کسی حمایت و طرف داری کردن، دفاع کردن، سهل انگاری در انجام کاری، تعلّل کردن
فرهنگ فارسی عمید
(دُ فَ)
جمع واژۀ دفعه. (ناظم الاطباء). رجوع به دفعه شود
لغت نامه دهخدا
(دَ فَ)
جمع واژۀ دفعه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). بارها. رجوع به دفعه و دفعه شود
لغت نامه دهخدا
(فِ)
کارهای بیرون از طاقت. (آنندراج) : یافعات الامور، کارهای بیرون از طاقت. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کوههای بلند و شامخ. (از اقرب الموارد) : الیافعات من الجبال، کوههای دشوار و جایهای بلند از کوه. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مُ فَ / فِ)
جمع واژۀ مدافعه. رجوع به مدافعه شود، مجموعۀ مطالبی که وکیل مدافع در دادگاه برای تبرئۀ موکل خود، یا یکی از طرفین دعوا ایراد و ارائه می کند
لغت نامه دهخدا
تصویری از دفعات
تصویر دفعات
بارها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع واضعه، نهندگان سازندگان در فارسی باغ ها زنان تباهکار در تازی جمع واضعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واقعات
تصویر واقعات
جمع واقعه، رخداد ها، رویداد ها، پیشامدها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرافعات
تصویر مرافعات
جمع مرافعه، داد خواهی ها ستیزها کشمکش ها جمع مرافعه
فرهنگ لغت هوشیار
مدافعه: خداوند عالم را بمرافعت و مخالفت ایشان رکاب همایون بباید رنجانید و کار دشمن ضعیف داشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایعات
تصویر مایعات
جمع مائعه، آبگونگان جمع مایعه (مایع)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لامعات
تصویر لامعات
سگ ماهیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غافلات
تصویر غافلات
جمع غافل، فرناسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضایعات
تصویر ضایعات
مونث ضایع از دست رفته تلف شده، فاسد گشته تباه شده جمع ضایعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدافعات
تصویر مدافعات
جمع مدافعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضائعات
تصویر ضائعات
جمع ضائعه، تبست ها تباهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدافعات
تصویر تدافعات
جمع تدافع
فرهنگ لغت هوشیار
جمع شائعه، سرت ها (اخبارراست و دروغ) مونث شایع خبری که شیوع یافته (راست یا دروغ)، جمع شایعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شائعات
تصویر شائعات
جمع شائعه، سرت ها، اخبار راست و دروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترفعات
تصویر ترفعات
جمع ترفع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترافعات
تصویر ترافعات
جمع ترافع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دایرات
تصویر دایرات
جمع دایره (دائره) حوادث پیش آمدها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع دافع، رانایان سپوزکان جمع دافع این جمع در عربی حالت نصبی و جری استعمال شود ولی در فارسی مراعات این قاعده نکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سافرات
تصویر سافرات
جمع سافره، راهیان مونث سافر، صاحبان سفر: قوم سافره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راضعات
تصویر راضعات
جمع راضعه، دایگان جمع راضعه دایگان مرضعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایعات
تصویر شایعات
((یِ))
جمع شایعه، خبرهای شیوع یافته (راست یا دروغ)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضایعات
تصویر ضایعات
پسمان ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضایعات
تصویر ضایعات
Waste
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ضایعات
تصویر ضایعات
отходы
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ضایعات
تصویر ضایعات
Abfall
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ضایعات
تصویر ضایعات
відходи
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ضایعات
تصویر ضایعات
odpady
دیکشنری فارسی به لهستانی