دهی است جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، واقع در 15هزارگزی جنوب خداآفرین و 20هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر، کوهستانی معتدل دارای 332 تن سکنه است، آب آن از چشمه، محصول آن غلات، و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، واقع در 15هزارگزی جنوب خداآفرین و 20هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر، کوهستانی معتدل دارای 332 تن سکنه است، آب آن از چشمه، محصول آن غلات، و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
از جملۀ مقربان، فراش باشی یا مشعلدارباشی است و تفصیل شغل وی دو بابت است: بابت اول در ذکر تحویلات اوست و تحویل او بدین موجب است: قالی و قالیچه، تکیه نمد، دوشک، خیام و آنچه متعلق بدوست، پیه سوز، شمعدان، سوزنی، موم، شمع، پیه سوز گداخته، صابون، طناب، نوار، نمد لنگه الوان، گلیم، نمدبور، میلک، متقالی، چیت، دالبر، لندره، طشت مس، کاغذ پنجره، سریش، فانوس، موچکدان، پرتهایی چوبی، کجاوه و کجاوه پوش. بابت دوم در ذکر جماعتی که تابع و تابین فراش باشیان میباشند، بدین موجب است: خیمه دوز، لندره دوز، چراغچی، شماعی، فراش، صندوق ساز. (از تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 31). بدون تردید در مورد وظایف فراشباشی و صاحب جمع مشعل خانه به قرار شرح تذکرهالملوک ابهام و پیچیدگی وجود داشته و آدمی می پندارد که فراشباشی ریاست مشعل داران را به عهده داشته است. (از سازمان حکومت صفوی ترجمه رجب نیا ص 128) ، داروغۀ چوبداران را گویند. (آنندراج). ظاهراً این معنی متأخر است و در زمان صفویه فراشباشی بدین معنی به کار نمیرفته است
از جملۀ مقربان، فراش باشی یا مشعلدارباشی است و تفصیل شغل وی دو بابت است: بابت اول در ذکر تحویلات اوست و تحویل او بدین موجب است: قالی و قالیچه، تکیه نمد، دوشک، خیام و آنچه متعلق بدوست، پیه سوز، شمعدان، سوزنی، موم، شمع، پیه سوز گداخته، صابون، طناب، نوار، نمد لنگه الوان، گلیم، نمدبور، میلک، متقالی، چیت، دالبر، لندره، طشت مس، کاغذ پنجره، سریش، فانوس، موچکدان، پرتهایی چوبی، کجاوه و کجاوه پوش. بابت دوم در ذکر جماعتی که تابع و تابین فراش باشیان میباشند، بدین موجب است: خیمه دوز، لندره دوز، چراغچی، شماعی، فراش، صندوق ساز. (از تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 31). بدون تردید در مورد وظایف فراشباشی و صاحب جمع مشعل خانه به قرار شرح تذکرهالملوک ابهام و پیچیدگی وجود داشته و آدمی می پندارد که فراشباشی ریاست مشعل داران را به عهده داشته است. (از سازمان حکومت صفوی ترجمه رجب نیا ص 128) ، داروغۀ چوبداران را گویند. (آنندراج). ظاهراً این معنی متأخر است و در زمان صفویه فراشباشی بدین معنی به کار نمیرفته است
بی قیدی و آوارگی و مشغول بودن بلهو و لعب و مانند آن. (آنندراج). الواطی. هرزگی. بدکاری. فسق و فجور. شهوت رانی. نفس پرستی و اشتغال به لهو و لعب. (ناظم الاطباء). رجوع به اوباش شود، معفو و بخشیده شده. (آنندراج از فرهنگ وصاف) ، طومار وقایع و سرگذشت. (فرهنگ فارسی معین)
بی قیدی و آوارگی و مشغول بودن بلهو و لعب و مانند آن. (آنندراج). الواطی. هرزگی. بدکاری. فسق و فجور. شهوت رانی. نفس پرستی و اشتغال به لهو و لعب. (ناظم الاطباء). رجوع به اوباش شود، معفو و بخشیده شده. (آنندراج از فرهنگ وصاف) ، طومار وقایع و سرگذشت. (فرهنگ فارسی معین)
دهی است از دهستان بابایی بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد واقع در 4هزارگزی شمال باختری چقلوندی و 4هزارگزی باخترراه خرم آباد به چقلوندی، محلی کوهستانی سردسیر مالاریایی است، سکنۀ آن 60 تن است، آب آن از چشمه رازباشی تأمین میشود و محصول آن غلات، لبنیات، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی سیاه چادربافی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان بابایی بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد واقع در 4هزارگزی شمال باختری چقلوندی و 4هزارگزی باخترراه خرم آباد به چقلوندی، محلی کوهستانی سردسیر مالاریایی است، سکنۀ آن 60 تن است، آب آن از چشمه رازباشی تأمین میشود و محصول آن غلات، لبنیات، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی سیاه چادربافی و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل. واقع در 13هزارگزی شمال باختری سکوهه. سکنۀ آن 183 تن می باشد. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل. واقع در 13هزارگزی شمال باختری سکوهه. سکنۀ آن 183 تن می باشد. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
داشقاپلو، دهی است جزء دهستان ورگهان بخش هوراند شهرستان اهر، واقع در 11هزارگزی جنوب خاوری هوراند و 21هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر، کوهستانی، معتدل، مایل بگرمی، مالاریایی و دارای 18 تن سکنه است، آب آن از رود خانه قره سو و چشمه، محصول آن غلات و برنج و پنبه و سردرختی، شغل اهالی آن زراعت و گله داری و صنایع دستی مردم آن فرش و گلیم بافی و راه آن مالرو است و محل سکنای ایل حسینکلو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
داشقاپلو، دهی است جزء دهستان ورگهان بخش هوراند شهرستان اهر، واقع در 11هزارگزی جنوب خاوری هوراند و 21هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر، کوهستانی، معتدل، مایل بگرمی، مالاریایی و دارای 18 تن سکنه است، آب آن از رود خانه قره سو و چشمه، محصول آن غلات و برنج و پنبه و سردرختی، شغل اهالی آن زراعت و گله داری و صنایع دستی مردم آن فرش و گلیم بافی و راه آن مالرو است و محل سکنای ایل حسینکلو میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)