- داشات
- پاداش، بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، برمغاز، جدوا، عتق، بذل، اعطا، داد و دهش، داشن، فغیاز، جود، عطیّه، داشاد، احسان، سماحت، صفد، منحت، بغیاز، دهشت
معنی داشات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بخشش، دهش، پاداش
کروفر داروگیر: بدرود که پیش ملکان در صف محشر دارات نمودی چو علی در صف صفین. (معزی)
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، صفد، احسان، سماحت، بغیاز، عطیّه، داد و دهش، دهشت، جود، منحت، داشن، بذل، عتق، جدوا، برمغاز، فغیاز، اعطا، داشات برای مثال خواستم با نیاز و داشادش / پدر اینجا به من فرستادش (عنصری - ۳۶۷)
پاداش
پاداش
کر و فر، شکوه و عظمت
عطا، بخشش، پاداش، مزد
شان و شوکت، کروفر
داشتن، نگاهداری
حفظ و نگهداری، داشتن، پسوند متصل به واژه به معنای حفظ کردن مثلاً بازداشت، بزرگ داشت، بهداشت، چشمداشت، نیکوداشت
داشتن، پرورش، تربیت، بخشش، انعام، طاقت، زور، ملک، دارایی