- داردان
- زمینی که شاخه های درخت را در آن فرو برند تا سبز شود و از آنجا به جای دیگر نقل کنند تخمدان
معنی داردان - جستجوی لغت در جدول جو
- داردان
- زمینی که در آن دانه ها یا قلمه های درختان را بکارند تا پس از سبز شدن به جای دیگر انتقال بدهند، تخمدان، دانه دان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صاحب نظر، صاحبنظر
جوال، تنگ ظرف شراب، شراب
خورجین، جای بار
ظرفی لوله دار که به وسیله آن دارو در دهان بیمار یا شیر بدهان کودک میریختند
ظرفی که در آن تارهای ساز نگاهدارند
دانۀ انار
آتشدان، منقل
آتشدان، منقل
داد و فریاد، سر و صدا، جار و جنجال، جنگ و هیاهو
صبر کردن، درنگ کردن
داردار کردن: داد و فریاد کردن، سر و صدا راه انداختن
صبر کردن، درنگ کردن
داردار کردن: داد و فریاد کردن، سر و صدا راه انداختن
باتجربه، کارآزموده، دارای مدرک فوق دیپلم، خدمتگزار
جای بار، هر چه در آن کالا یا باری می گذارند، خورجین، جوال
شناسنده، داننده کار، هوشمند، عاقل، دانا، زیرک، قابل، هنرمند
ترکیبی است از پیرامیدن و نوالژین که اثر ضد درد و ضد تب قوی دارد و در درمان زکام سرما خوردگی سیایتک روماتیسم لومبا گوومیگرن استعمال میشود این دارو را در تجارت بصورت قرصهای 50 سانتیگرمی میفروشند و مقدار معمولی استعمال آن 2- 1 گرم است
دانه انار
چوبی کمه دو سر آن باریک و میانش ضخیم است و خمیر نان را بوسیله آن تنک سازند
جوال، تنگ، ظرف شراب، شراب
درنگ و کندی در انجام کار
خردمند، کارآزموده
رانندۀ داد، دادگستر، برای مثال ذبیح الله او بد ز پیغمبران / پسندیدۀ داور دادران (شمسی - لغتنامه - دادران)
جمع ردن، تریزها تریز در پارسی به آستین گفته میشود که آستین را با گذاشتن و افزودن پارچه سه گوشه ای به نیم تنه می دوزند تریز کاری تریز ساختن
دنیا و آخرت. در عربی در حالت رفعی استعمال شود ولی در فارسی مراعات این قاعده نکنند
قصه، اسطوره، روایت، حکایت
دوک و دوکدان ساختن
انکار و حاشا
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
یاری کننده درستکاران، نام پادشاهان معروف اشکانی، از شخصیتهای شاهنامه، نام چند تن از پادشاهان اشکانی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
مرکب از ارد (درستی و راستی و پارسائی) + لان (مزید موخر)، نام طایفه ای از ایلات کرد ایران
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
محترم، لایق، دارای روح بزرگ، نام سردار افراسیاب، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور تورانی و از سپاهیان افراسیاب تورانی، نام یکی از سرداران دوره ماد
حرکت دهنده باد، فرشته ای که باد را حرکت دهد