جدول جو
جدول جو

معنی دارایی - جستجوی لغت در جدول جو

دارایی
آنچه از خواسته و کالا که مال انسان باشد، سرمایه، ثروت، تمول، وزارتخانه یا اداره ای که مالیات ها را وصول می کند و به امور درآمد و هزینۀ کشور رسیدگی می کند، مالیه، نوعی از پارچۀ ابریشمی موج دار
تصویری از دارایی
تصویر دارایی
فرهنگ فارسی عمید
دارایی
مکنت، مال، ثروت، رجوع به دارا شود، اصطلاح حقوق مدنی که شامل دو بخش است یکی اموال و مطالبات یا دارایی مثبت، و دیگر دیون یا دارایی منفی، (فرهنگ حقوقی)
لغت نامه دهخدا
دارایی
ده کوچکی است از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد، هفت هزارگزی جنوب ماسور، هفت هزارگزی جنوب راه شوسۀ خرم آباد به اندیمشک و دارای 50 تن سکنه است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
دارایی
میرزا محمد باقر رازی شاعر فارسی، متخلص به دارایی، صاحب دیوان شعری است که آن را ’طرفه’ نامیده است، (الذریعه ج 9 ص 312)
لغت نامه دهخدا
دارایی
یک نوع پارچۀ ابریشمی که چند تاری پنبه در آن باشد، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دارایی
مکنت، مال، ثروت
تصویری از دارایی
تصویر دارایی
فرهنگ لغت هوشیار
دارایی
ثروت، مال، داشت، نگه داشت، نگهبانی، پارچه ای ابریشمین رنگارنگ موج دار، وزارتخانه ای که وظیفه اش محاسبه و وصول مالیات می باشد
تصویری از دارایی
تصویر دارایی
فرهنگ فارسی معین
دارایی
موجودی، آکتیف، ثروت، اموال
تصویری از دارایی
تصویر دارایی
فرهنگ واژه فارسی سره
دارایی
توانگری، ثروت، مال، مایملک، ملک، منال، مالیه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دانایی
تصویر دانایی
زیرکی، هوشیاری، خردمندی، برای مثال هرکه در او جوهر دانایی است / در همه چیزیش توانایی است (نظامی۱ - ۸۳)، عالم بودن، دانا بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خارایی
تصویر خارایی
از جنس سنگ خارا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یارایی
تصویر یارایی
توانایی، طاقت، قدرت، دلیری، یارگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارابی
تصویر دارابی
میوه ای از نوع مرکبات، گرد، بزرگ و نارنجی رنگ با طعم ترش و شیرین و مطبوع
فرهنگ فارسی عمید
درختی از تیره سدایبان جزو دسته مرکبات که میوه اش بزرگتر از پرتقال و طعم آن ترش و شیرین است. رنگ میوه اش زرد و داخلش سبز رنگ و دارای پوستی ضخیم میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانایی
تصویر دانایی
آگاهی وقوف، علم معرفت دانش: (دانایی توانایی است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یارایی
تصویر یارایی
توانایی قدرت، جرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خارایی
تصویر خارایی
از جنس خارا گرانیتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانایی
تصویر دانایی
آگاهی، وقوف، علم، دانش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارایی
تصویر کارایی
سودمندی، اثربخش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارابی
تصویر دارابی
میوه ای از نوع مرکبات، کمی بزرگ تر از پرتقال، با طعمی ترش و شیرین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یارایی
تصویر یارایی
توانایی، طاقت، جرأت، دلیری، مجال، فرصت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سارایی
تصویر سارایی
خالصی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کارایی
تصویر کارایی
تاثیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دانایی
تصویر دانایی
فهم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
Medicinal, Pharmaceutical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کارایی
تصویر کارایی
Efficacy, Workability
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کارایی
تصویر کارایی
eficácia, viabilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
медицинский , фармацевтический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medizinisch, pharmazeutisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کارایی
تصویر کارایی
Wirksamkeit, Durchführbarkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کارایی
تصویر کارایی
skuteczność, wykonalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
лікарський , фармацевтичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کارایی
تصویر کارایی
эффективность , работоспособность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
leczniczy, farmaceutyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کارایی
تصویر کارایی
ефективність , працездатність
دیکشنری فارسی به اوکراینی