جدول جو
جدول جو

معنی دارالشرک - جستجوی لغت در جدول جو

دارالشرک
دارالکفر: زاد بوم بیدینان سرزمین دشمنان اسلام
تصویری از دارالشرک
تصویر دارالشرک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

هر سرزمینی که تشکیلات اداری آن تحت سلطه حکومت اسلامی نباد دار الحرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالملک
تصویر دارالملک
پایتخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالمرض
تصویر دارالمرض
بیماری سرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالمرز
تصویر دارالمرز
مرز شهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالضرب
تصویر دارالضرب
زرابخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالشوری
تصویر دارالشوری
گزینستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالشفا
تصویر دارالشفا
بیمارستان بیمارکد هروانگه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالخرج
تصویر دارالخرج
خراجکده باژ خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالحرب
تصویر دارالحرب
سرزمین دشمن که در آنجا جنگ کنند، شهر دشمن، سرزمین های خارج از ممالک اسلامی را می گفتند که با مسلمانان در جنگ بودند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارالضرب
تصویر دارالضرب
دارضرب، جای سکه زدن پول، ضراب خانه، درم سرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارالملک
تصویر دارالملک
پایتخت، شهری که مرکز سیاسی یک کشور و محل اقامت پادشاه یا رئیس جمهوری و هیئت دولت باشد، سواد اعظم، دارالسّلطنه، دارالخلافه، تختگاه، عاصمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارالملک
تصویر دارالملک
((~. مُ))
پایتخت کشور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارالمرز
تصویر دارالمرز
((مَ))
شهری که در مرز واقع شده باشد، نامی برای گیلان، مازندران و استرآباد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارالضرب
تصویر دارالضرب
جزیه، گزیت، خراج زمین و مانند آن، گمرک، تیزی شمشیر، شمشیر، زخمگاه، زده شده به شمشیر، کشته به شمشیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دارالخرج
تصویر دارالخرج
((~. خَ))
اداره مالیات
فرهنگ فارسی معین
جایی که سران مملکت یا نمایندگان مردم بنشینند و در امور کشور مشورت کنند، کنکاشستان، جای کنکاش و مشورت، مجلس شورای ملی، پارلمان
فرهنگ فارسی عمید