معنی دارالضرب دارالضرب جزیه، گزیت، خراج زمین و مانند آن، گمرک، تیزی شمشیر، شمشیر، زخمگاه، زده شده به شمشیر، کشته به شمشیر تصویر دارالضرب فرهنگ فارسی معین