جدول جو
جدول جو

معنی دارالادب - جستجوی لغت در جدول جو

دارالادب
(رُلْ اَ دَ)
مجلس علم و فضل. (شرفنامۀ منیری) ، مدرسه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دارالادب
((رُ لْ اَ دَ))
مدرسه، مجلس ادب و دانش
تصویری از دارالادب
تصویر دارالادب
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دارالحرب
تصویر دارالحرب
سرزمین دشمن که در آنجا جنگ کنند، شهر دشمن، سرزمین های خارج از ممالک اسلامی را می گفتند که با مسلمانان در جنگ بودند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارالتادیب
تصویر دارالتادیب
جایی که کودکان تبهکار را نگهداری و تربیت کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارالضرب
تصویر دارالضرب
دارضرب، جای سکه زدن پول، ضراب خانه، درم سرا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دارالکتب
تصویر دارالکتب
کتابخانه، محلی عمومی با کتاب های بسیار و مکانی برای مطالعه، کتاب فروشی
فرهنگ فارسی عمید
(رُلْ حَ دَ)
آبریزگاه. مستراح. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رُلْ اَ)
سرزمین هند را گفته اند. (مسکوکات ایران رابینو ص 98)
لغت نامه دهخدا
(رُلْ کُ تُ)
کتابخانه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رُضْ ضَ)
میخکده. ضرابخانه. جایی که پول در آن سکه میزنند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رُلْ حَ)
جایی که در آن جنگ باید کرد، کشور کفار که مطیع اسلام نباشند. چون اینچنین ملک لایق غزا کردن است، دارالحرب گفتند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دار الادب
تصویر دار الادب
ادبستان ادبکده مجلس علم و فضل و ادب، مدرسه
فرهنگ لغت هوشیار
جایی که کودکان بدکار و شرور و دزد را در آن نگهداری و تعلیم و تربیت کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالکتب
تصویر دارالکتب
نامه سرای نامه کده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالضرب
تصویر دارالضرب
زرابخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارالضرب
تصویر دارالضرب
جزیه، گزیت، خراج زمین و مانند آن، گمرک، تیزی شمشیر، شمشیر، زخمگاه، زده شده به شمشیر، کشته به شمشیر
فرهنگ فارسی معین
ضرابخانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد