جدول جو
جدول جو

معنی دادند - جستجوی لغت در جدول جو

دادند
(دَ)
مخفف دادرند که برادر بزرگ باشد. (برهان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دادن
تصویر دادن
مقابل گرفتن، چیزی به دست کسی سپردن، با دست خود چیزی در دست کسی گذاشتن، بخشیدن، سفارش کردن، ثمر کردن درخت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دادرند
تصویر دادرند
برادر بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
(دَ)
دهی از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. واقع در 48 هزارگزی جنوب قاین به بیرجند. کوهستانی، معتدل دارای 29 سکنه. آب آن از قنات، محصول آنجا غلات و شلغم و چغندر است. شغل اهالی آن زراعت و مالداری وراه آنجا مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
دهی از دهستان بالا شهرستان نهاوند در 7هزارگزی جنوب شهر نهاوند و جنوب رود خانه گاماسیاب. سکنه 330 تن آب آن از چشمه. محصول آن غلات وکتیرا و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آنجا مالروست. در چهار محل در طول یک دره بفاصله یک هزارگز واقع است، بروانه، بالوا (وسط و پائین) و سبزوار نامیده میشوند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دَ رَ)
برادر بزرگ. (برهان). دادند
لغت نامه دهخدا
(دَ)
درخور دادن. چیزی که لایق دادن باشد. (آنندراج)، که دادن آن لزومی دارد. که دادن سزاوار آن بود: چون به خوار ری رسید (مسعود غزنوی) شهر را به زعیم ناحیت سپرد و مثالها که دادنی بود بداد. (تاریخ بیهقی ص 23 چ ادیب).
پای در این صومعه ننهادنی است
چون بنهی واستده دادنی است.
نظامی.
- امثال:
حق گرفتنی است نه دادنی.
، مقروض. وامدار. بده کار: به بقال سرگذر فلان مبلغ دادنی هستم، بدو وامدارم
لغت نامه دهخدا
(دْ وَ)
معتدل. (برهان) (آنندراج). برابر. متساوی. (از لغات دساتیری است، حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دادنی
تصویر دادنی
آنچه که باید بدهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادند
تصویر ادند
عدد مبهم از سه تا نه مانند (بضع) در عربی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادن
تصویر دادن
تسلیم کردن چیزی را، بذل، ارزانی داشتن چیزی را به کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دادن
تصویر دادن
((دَ))
چیزی را به کسی سپردن، بخشیدن، زدن، حمله کردن، خوراندن، برآوردن، رویاندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دادن
تصویر دادن
اکاحه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دادمند
تصویر دادمند
منصف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دادن
تصویر دادن
Give
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دادن
تصویر دادن
donner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دادن
تصویر دادن
ให้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دادن
تصویر دادن
देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دادن
تصویر دادن
kutoa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دادن
تصویر دادن
vermek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دادن
تصویر دادن
주다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دادن
تصویر دادن
与える
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دادن
تصویر دادن
לתת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دادن
تصویر دادن
দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دادن
تصویر دادن
давати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دادن
تصویر دادن
memberi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دادن
تصویر دادن
geven
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دادن
تصویر دادن
dar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دادن
تصویر دادن
dare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دادن
تصویر دادن
dar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دادن
تصویر دادن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دادن
تصویر دادن
dawać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دادن
تصویر دادن
geben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دادن
تصویر دادن
давать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دادن
تصویر دادن
دینا
دیکشنری فارسی به اردو