- دادبرده
- کسی که حکم به سود او داده شده، محکوم له
معنی دادبرده - جستجوی لغت در جدول جو
- دادبرده ((بُ دِ))
- کسی که حکم به نفع او داده شده باشد، مقابل داد باخته
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که حکم به نفع او داده شده باشد محکوم له مقابل داد باخته محکوم علیه
کسی که حکم بسود او داده شده
مشارالیه
آنکه نام او در جایی یا در نوشته ای برده شده، ذکر شده، مذکور، نامدار
نامدار، مشهور، معروف
Inflated
Steaming
надутый
парящий
aufgeblasen
dampfend
надутий
nadmuchany
parujący
inflado
fumegante
gonfiato
fumante
inflado
humeante
fumant
gonflé
opgeblazen
dampend
menggelembung
منتفخٌ
بخارٌ
फूला हुआ