شادی، اول: یکی از شهرهای کنعانیان بود که یوشع متصرف شده به اسباط بنی اسرائیل داد (صحیفۀ یوشع 12:24) و تا پنجاه سال پایتخت مملکت شمالی ایشان بود. وقتی که عمری سامره را بنا نمود (اول پادشاهان 14:17 و 15:21- 23 و 6:23) و در زمان سلطنت منحیم (772 قبل از میلاد) نیز مذکور است. (دوم پادشاهان 15:16). ترصه در نهایت نیکویی و رونق بود. (غزلهای سلیمان 6:4). بعضی بر آنند که ترصه همان تلوزه می باشد و آن بر تلی که به شمال شرقی کوه عیبال دو میل مسافت دارد واقع است و درختان زیتون زیادی بر اطراف آن می باشد لیکن ’کاندر’ و ’ولسون’ بر ضد این رای هستند و گمان می برند که موقع آن نیز تیاسیر می باشد و آن به راهی که در میانۀ نابلس یعنی شکیم و بیسان یعنی بیت شان می باشد واقع است و در اطراف شمالی این قریه مغاره و قبرهای چندی هست که گمان می برند قبر چهار پادشاه اول اسرائیل است. (اول پادشاهان 16:6). دوم: اسم دختر کهتر صلفحاد است. (سفر اعداد 26:33 و 27:1 و 36:11، صحیفۀ یوشع 17:3) (از قاموس کتاب مقدس)
شادی، اول: یکی از شهرهای کنعانیان بود که یوشع متصرف شده به اَسباط بنی اسرائیل داد (صحیفۀ یوشع 12:24) و تا پنجاه سال پایتخت مملکت شمالی ایشان بود. وقتی که عمری سامره را بنا نمود (اول پادشاهان 14:17 و 15:21- 23 و 6:23) و در زمان سلطنت منحیم (772 قبل از میلاد) نیز مذکور است. (دوم پادشاهان 15:16). ترصه در نهایت نیکویی و رونق بود. (غزلهای سلیمان 6:4). بعضی بر آنند که ترصه همان تلوزه می باشد و آن بر تلی که به شمال شرقی کوه عیبال دو میل مسافت دارد واقع است و درختان زیتون زیادی بر اطراف آن می باشد لیکن ’کاندر’ و ’ولسون’ بر ضد این رای هستند و گمان می برند که موقع آن نیز تیاسیر می باشد و آن به راهی که در میانۀ نابلس یعنی شکیم و بیسان یعنی بیت شان می باشد واقع است و در اطراف شمالی این قریه مغاره و قبرهای چندی هست که گمان می برند قبر چهار پادشاه اول اسرائیل است. (اول پادشاهان 16:6). دوم: اسم دختر کهتر صلفحاد است. (سفر اعداد 26:33 و 27:1 و 36:11، صحیفۀ یوشع 17:3) (از قاموس کتاب مقدس)
عالم ریاضی و فیزیک دان. وی در تاریخ 18 فوریۀ 1564 میلادی در پیزا تولد یافت و در فلورانس بتحصیل پرداخت و طب و ریاضیات را فراگرفت سپس منجم مشهوری گردید. اولین دوربین را او اختراع و بوسیلۀ آن معلوم کرد که کرۀ ماه دارای کوههای متعدد است و کهکشان از ستارگان کوچک ترکیب شده و غیر از اخترانی که به چشم میتوان دید ستارگان بیشمار دیگر نیز در آسمان وجود دارد، و علاوه بر این چهار ماه (قمر) از ماه های (اقمار) مشتری و لکه های خورشید را که متحرکند کشف کرد. گالیله تحت تأثیر فرضیه های ذیمقراطیس واقع شده معتقد گردید هرگونه تغییری در عالم مدیون و ناشی از حرکت جزیی اتم میباشد، گالیله عقاید خود را با استدلالات ریاضی و محاسبه ای توأم و ثابت کرد که عالم و کائنات مبتنی بر ریاضی میباشد. طولی نکشید مطالعات گالیله به مطالعه و عقاید کپلراضافه شد و این مهم به دست آمد که فرضیۀ قدیم یعنی مرکزیت زمین در کائنات صحیح نبوده و آفتاب مرکز عالم است نه زمین. این نظریه که بنام فرضیۀ کپرنیکی و یا فرضیۀ ’هیلو سانتریک’موسوم است با پیدایش نیوتون مورد بحث و مطالعه واقعگردید و در نتیجه فرضیۀ کنونی یعنی آفتاب مرکز منظومۀ شمسی و سیارات در اطراف با حرکت معینی در گردش میباشند بدست آمد. در سال 1632 میلادی گالیله راجع به عقاید بطلمیوس و کپرنیک در باب حرکات منظومۀ شمسی کتابی نوشت سال بعد پاپ او را به رم خواست و اظهار عقیدۀ او را در باب حرکت زمین گرد آفتاب کفر شمرد و مجبورش کرد که بزانو درآید و از آن عقیده استغفار کند. معروف است چون گالیله استغفار کرد از جا برخاسته بیرون رفت. دیدند که با انگشت روی زمین نوشته است: با اینهمه زمین حرکت میکند. او در سال 1642 میلادی درگذشت
عالم ریاضی و فیزیک دان. وی در تاریخ 18 فوریۀ 1564 میلادی در پیزا تولد یافت و در فلورانس بتحصیل پرداخت و طب و ریاضیات را فراگرفت سپس منجم مشهوری گردید. اولین دوربین را او اختراع و بوسیلۀ آن معلوم کرد که کرۀ ماه دارای کوههای متعدد است و کهکشان از ستارگان کوچک ترکیب شده و غیر از اخترانی که به چشم میتوان دید ستارگان بیشمار دیگر نیز در آسمان وجود دارد، و علاوه بر این چهار ماه (قمر) از ماه های (اقمار) مشتری و لکه های خورشید را که متحرکند کشف کرد. گالیله تحت تأثیر فرضیه های ذیمقراطیس واقع شده معتقد گردید هرگونه تغییری در عالم مدیون و ناشی از حرکت جزیی اتم میباشد، گالیله عقاید خود را با استدلالات ریاضی و محاسبه ای توأم و ثابت کرد که عالم و کائنات مبتنی بر ریاضی میباشد. طولی نکشید مطالعات گالیله به مطالعه و عقاید کپلراضافه شد و این مهم به دست آمد که فرضیۀ قدیم یعنی مرکزیت زمین در کائنات صحیح نبوده و آفتاب مرکز عالم است نه زمین. این نظریه که بنام فرضیۀ کپرنیکی و یا فرضیۀ ’هیلو سانتریک’موسوم است با پیدایش نیوتون مورد بحث و مطالعه واقعگردید و در نتیجه فرضیۀ کنونی یعنی آفتاب مرکز منظومۀ شمسی و سیارات در اطراف با حرکت معینی در گردش میباشند بدست آمد. در سال 1632 میلادی گالیله راجع به عقاید بطلمیوس و کپرنیک در باب حرکات منظومۀ شمسی کتابی نوشت سال بعد پاپ او را به رم خواست و اظهار عقیدۀ او را در باب حرکت زمین گرد آفتاب کفر شمرد و مجبورش کرد که بزانو درآید و از آن عقیده استغفار کند. معروف است چون گالیله استغفار کرد از جا برخاسته بیرون رفت. دیدند که با انگشت روی زمین نوشته است: با اینهمه زمین حرکت میکند. او در سال 1642 میلادی درگذشت