جدول جو
جدول جو

معنی داتلن - جستجوی لغت در جدول جو

داتلن
(تِ)
نام شهری به آلمان در وستفالی، کنار رود لیپ. دارای بیست هزار سکنه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داتان
تصویر داتان
(پسرانه)
مربوط به چشم، نام یکی از رؤسای یهود
فرهنگ نامهای ایرانی
بیخ حب السلاطین، (الفاظ الادویه)
لغت نامه دهخدا
به معنی متعفن، شهری است در حدود بن یامین که همان جفنۀ یوسیفوس است و همان جفنۀ حالیه باشد. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(تِ لَ)
نام وکیل عدلیه ای در یکی از داستانهای قرن پانزدهم میلادی و اکنون مترادف مکر، حیله، دسیسه، خیانت، تملق و تزویر. از داستان مضحکی که راجع به او در مائۀ پانزدهم میلادی معروف به ود ’بردیس’ و ’پالاپرا’ در مائۀ هیجدهم کمدی مفرحی تصنیف کردند (1706م. مطابق با 1118 هجری قمری) که داستان آن از این قرار است: ارباب گیوم (آن یله) چوپان خود را به سرقت گوسفندان متهم ساخت و کار آنان به محاکمه کشید. در محکمه ناگهان چشم گیوم به وکیل مدافع متهم مذکور موسوم به پاتلن افتاد و بخاطر آورد که وی شش گز ماهوت ازو گرفته و بها نداده است از این روی افکارش مشوش شد و دو موضوع فوق را بهم آمیخت. قاضی که چیزی از گفته های او درنمی یافت هر لحظه سخنان نامنتظم او را می گسیخت و میگفت: ’آقای گیوم از گوسفندان خود سخن گوئید’ و این جمله در زبان فرانسه مثل شده است و مراد از آن این است که به مطلبی که رشتۀ آن گسیخته است بازگردید. نظیر، از نان و گوشت حرف بزن
لغت نامه دهخدا
(تِ لَ)
ژرژ - ژاک، از رجال مشهور دورۀ انقلاب فرانسه است. وی 1759 میلادی در قصبۀ آرسیس سور اوب متولد شد و تا سال 1791 به اشارۀ شاه وکیل بود. در دورۀ انقلاب افکار جمهوری خواهی را پذیرفت. فصاحت بیان و طلاقت لسان نفوذ آوا و گیرایی چهرۀ وی موجب حسن ظن و محبت مردم گشت. دانتون بنیان گذارکلوب دکوردولیه که یکی از انجمنهای زمان انقلاب است بود و بسبب قوت ناطقه گروهی بسیار گرد وی درآمدند. دانتون به سال 1791 از ایالت سینه بنمایندگی مجلس و1792 از جانب شهرداری پاریس بمأموریتی رسید و در واقعات اگوست 1792 در اعمال اجرائی نفوذ و تأثیر بسیار داشت و از پس آن وقایع بوزارت عدلیه رسید و در تشکیلات دفاع ملی رکن و عامل اصلی و بانی و مبتکر محکمۀ انقلابی کمیتۀ نجات عمومی بود و در آن سیاستی خشن و ددصفتانه پیش گرفت و تروررا وسیلۀ موقت اما مؤثر برای حکومت پنداشت و از این راه نام خویش ببدی درآمیخت و از پس ترک وزارت عدلیه مبعوث مجلس ملی گشت و با ربسپیر به رقابت پرداخت و از جانب رقیب به خیانت و پیروی از اصول اعتدالیون متهم گردید و بسال 1794 بفرمان وی گردن زده شد
لغت نامه دهخدا
(لِ)
قصبه ای در ناحیت دوسلدورف از ایالت راین کشور آلمان. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(شُ دَ)
صورت پهلوی مصدر ’دادن’ و آن از ریشه اوستائی ’دا’ است. (از ایران باستان ص 71)
لغت نامه دهخدا