جدول جو
جدول جو

معنی دابوق - جستجوی لغت در جدول جو

دابوق
سریشم که از آن مرغان را شکار کنند، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ / قِ)
بطیخ هندی. دابوغه
لغت نامه دهخدا
هندوانه، خربزۀ هندی، خربز، به معنی هندوانه که آن را تربز گویند، (غیاث)
لغت نامه دهخدا
یوم داموق، روز بسیار گرم، (منتهی الارب)، سخت گرم از روزها و جز آن، و این کلمه فارسی معرب است، (اقرب الموارد)، (اصل فارسی آن شاید دموک از دم، بخار گرم و اوک باشد)، و یقال یوم داموق، اذاکان ذا عکه و حر، قال ابوبکر قال ابوحاتم: هو فارسی معرب لان ’الدمه النفس فهو دمه کر’ ای یأخذ بالنفس فقالو داموق، (المعرب جوالیقی ص 149)
لغت نامه دهخدا
قاپوق، قشر، پوست
لغت نامه دهخدا
(اَ)
گریزپا (بنده). گریزنده. آبق. ج، ابّق
لغت نامه دهخدا
نام ناحیه ای به آمل مازندران (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 40، 112، 113، 116، 155)، از بلوکات ناحیۀ آمل به مازندران، عده قری 91، مساحت آن 15 فرسنگ و مرکز آن مرزنگور است، حد شمالی آن دریای خزر و شرقی آن جلال ازرک بارفروش و جنوبی آن دشت سه هزار و غربی آن هزارپی می باشد و جمعیت تقریبی آنجا صد و پانزده هزار است
لغت نامه دهخدا
ابوالفضل دابو ظهیرالدین مرعشی می نویسد: دونگه در ’دابو’ (مازندران) اقامتگاه ابوالفضل دابو بوده است، رجوع به سفرنامۀرابینو ص 113 بخش انگلیسی و ص 152 ترجمه آن شود
لغت نامه دهخدا
(بِ / بَ)
دهی نزدیک حلب از اعمال عزاز. میان آن و حلب چهار فرسنگ است و بنزدیک آن چمنی است نزه و پاکیزه که بنومروان هنگام جنگ در سرحد مصیصه بدانجا فرود آمده بودند و گور سلیمان بن عبدالملک نیز بدانجاست. (معجم البلدان). نام جایی میان حلب و انطاکیه. دهی بحلب و فی الاصل اسم نهر و قد یؤنث فیمنع عن الصرف. (منتهی الارب). سلیمان بن عبدالملک بروایتی در این ده جان تسلیم کرده است. (مجمل التواریخ و القصص ص 307) (تاریخ سیستان ص 122). قال حدثنا عبدالله بن سعدالزهری عن عمه یعقوب بن ابراهیم قال توفی سلیمان بن عبدالملک بدابق من ارض قنسرین. (سیرۀ عمر بن عبدالعزیز ص 47). و نیز رجوع بهمان کتاب ص 29، 46، 49، 51، 78، 89، 163، 193 و عقدالفرید ج 1 ص 317 و ج 5 ص 188، 194
لغت نامه دهخدا
(بِ)
آنکه بجهت لزوجت کثیفه به دست چسبد مثل دبق
لغت نامه دهخدا
(دَبْ بو)
بازی است معروف. (منتهی الارب). نوعی بازیست: خلیفه یزنی بعمامه یلعب بالدبوق و الصولجان (آیا مصحف یا معرب دبوس نیست ؟). (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از داموق
تصویر داموق
روز داغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دابوغ
تصویر دابوغ
هندوانه، خربزه هندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قابوق
تصویر قابوق
ترکی پوست پوسته ترکی پوست پوسته پوست قشر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قابوق
تصویر قابوق
پوست، قشر
فرهنگ فارسی معین
یاغی سرکش، ناحیه ی دابو در شمال شرقی آمل استحد غربی آن رودخانه ی هراز
فرهنگ گویش مازندرانی