- دائما
- پیوسته، روز و شب، مدام
معنی دائما - جستجوی لغت در جدول جو
- دائما
- همیشه، پیوسته، همه وقت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لاینقطع، پیوسته
بطور پیوسته، همیشه، مداوم
پیوسته، همیشگی
Permanent
постоянный
dauerhaft
постійний
permanente
permanente
permanente
permanent
permanent
permanen
دائمٌ
स्थायी
קַבְעִי
ya kudumu
স্থায়ী
مستقل
پارسی تازی گشته بازی دام گونه ای شتر رنگ که سد خانه سپید و سیاه و مهره های سنگی دارد
همیشه آرمیده و ساکن، همواره، پیوسته، باقی، متصل
جاوید، پایدار، همیشه، همواره، پیوسته
دریا، حجم بسیار از آب که قسمت وسیعی از زمین را فراگرفته قابل کشتیرانی بوده و به اقیانوس راه داشته باشد، زو، یم، ژو، بحر، راموز، قلزم