- خیکی
منسوب به خیک، آنچه در خیک گذارند و حمل کنند، (یادداشت مؤلف)،
- آلوخیکی، آلویی که پس از خشک شدن در خیک میریزند و کمی به آن آب میزنند و نگاه می دارند که مرطوب باشد، (یادداشت مؤلف)،
- پنیر خیکی، نوعی پنیر است که در خیک نگاهداری میشود، (یادداشت مؤلف)،
- روغن خیکی، روغنی که در خیک نگاهداری میشود، (یادداشت مؤلف)،
، در تداول لوطیان ناچیز، پپه، چلمن، (یادداشت مؤلف)، قلب، غلط، بد، قلابی، نادرست، ناصحیح، (یادداشت مؤلف)،
- خیکی درآمدن،قلابی درآمدن چیزی که گمان صحت به آن میرفت
- آلوخیکی، آلویی که پس از خشک شدن در خیک میریزند و کمی به آن آب میزنند و نگاه می دارند که مرطوب باشد، (یادداشت مؤلف)،
- پنیر خیکی، نوعی پنیر است که در خیک نگاهداری میشود، (یادداشت مؤلف)،
- روغن خیکی، روغنی که در خیک نگاهداری میشود، (یادداشت مؤلف)،
، در تداول لوطیان ناچیز، پپه، چلمن، (یادداشت مؤلف)، قلب، غلط، بد، قلابی، نادرست، ناصحیح، (یادداشت مؤلف)،
- خیکی درآمدن،قلابی درآمدن چیزی که گمان صحت به آن میرفت
