جدول جو
جدول جو

معنی خیول - جستجوی لغت در جدول جو

خیول
جمع خیل
تصویری از خیول
تصویر خیول
فرهنگ لغت هوشیار
خیول
((خُ))
جمع خیل، گروه اسبان، گروه سواران، لشکرها، سپاه ها
تصویری از خیول
تصویر خیول
فرهنگ فارسی معین
خیول
خیل ها، گروه ها، گروه سواران ها، قبیله ها، طایفه ها، جمع واژۀ خیل
تصویری از خیول
تصویر خیول
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مخیول
تصویر مخیول
خجکدار: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیال
تصویر خیال
پندار، گمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خجول
تصویر خجول
شرمسار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ذیول
تصویر ذیول
جمع ذیل، تگین ها پایان ها دنباله ها دامن ها
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی برشداد بخشی از داراک که از خود می برند و به کسی می بخشند آزاتی واگذاری درآمد و هزینه ناحیه معینی است از طرف پادشاه و دولت باشخاص براثرابراز لیاقت یا بازی مواجب و حقوق سالیانه (ایلخانان تاقاجاریه) اقطاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خذول
تصویر خذول
شرمنده، بی بهره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیول
تصویر حیول
متغیر گردیدن، دگرگون شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خجول
تصویر خجول
در تازی خجلان: شوره ور چکسا شرمین شرمگین شرم زده شرمسار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلول
تصویر خلول
کم گوشت لاغر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمول
تصویر خمول
گمنام و بیقدر گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیوم
تصویر خیوم
ترسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیوط
تصویر خیوط
جمع خیط، رشته ها جمع خیط. رشته ها، گروه ملخها، گله شترمرغان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیوش
تصویر خیوش
جمع خیر، نکویی ها پذیرفتنی ها، جمع خیش، جامه های بد بافت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیور
تصویر خیور
جمع خیر، نکویی ها پذیرفتنی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیعل
تصویر خیعل
پوستین، جامه نادوخته ، پیراهن بی آستین، گرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیطل
تصویر خیطل
گربه از جانوران گربه نر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیال
تصویر خیال
پندار، ظن، گمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیول
تصویر سیول
جمع سیل، لورها تندابها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمول
تصویر خمول
گمنام شدن، بی نام ونشان شدن، گمنامی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فیول
تصویر فیول
فیل ها، دو مهرۀ شطرنج، جمع واژۀ فیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خیال
تصویر خیال
صورتی که در خواب یا بیداری به ذهن آید، پندار، گمان، وهم، نیرویی که به وسیلۀ آن صورت هایی که در زمانی دیده شده در ذهن تجدید و احیا می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عیول
تصویر عیول
نیاز مندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیول
تصویر غیول
جمع غیل، بیشه ها نیستان ها رود بارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیول
تصویر فیول
جمع فیل، پیلان بچه پیل جمع فیل: پیلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میول
تصویر میول
جمع میل، گرای ها کام ها خواستاری ها، جمع میل، میل ها
فرهنگ لغت هوشیار
((تُ یُ))
واگذاری زمین و ملک به کسی از طرف پادشاه که آن شخص از طریق مالیات آن ملک برای خود درآمدی فراهم می آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خمول
تصویر خمول
((خُ))
گمنام شدن، بی نام گردیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خجول
تصویر خجول
((خَ))
شرمگین، شرمنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خیال
تصویر خیال
گمان، وهم، آنچه که در خواب دیده شود، یکی از حدود اسماعیلیان
فرهنگ فارسی معین
در دورۀ ایلخانی تا قاجار ملک و سرزمینی که از طرف پادشاه به کسی واگذار می شد تا از درآمد آن زندگی کرده و وظیفه و مستمری خود را از مالیات آن وصول کند، اقطاع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خیو
تصویر خیو
آب دهان، تف، لعاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیل
تصویر خیل
لشکر، سپاه، گروه سواران
فرهنگ لغت هوشیار