- خیوط
- جمع خیط، رشته ها جمع خیط. رشته ها، گروه ملخها، گله شترمرغان
معنی خیوط - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جامه دوز، دوزنده
ددگاو از جانوران، جمع خط، سمیره ها، کشک ها، دبیره ها جمع خط. خط ها، نبشته ها، رشته ها راهها
خوشبوییدن، بد بوییدن از واژه های دو پهلو
ترسیدن
جمع خیل
جمع خیر، نکویی ها پذیرفتنی ها، جمع خیش، جامه های بد بافت
جمع خیر، نکویی ها پذیرفتنی ها
دوزنده، جامه دوز
کسی که به دوختن لباس برای مردم می پردازد
خط ها، دست خط ها، سندها، سطرها، حکم ها، جمع واژۀ خط
سختی
آنچه بدان جامه دوزند، سوزن، گذرگاه، معبر
خیل ها، گروه ها، گروه سواران ها، قبیله ها، طایفه ها، جمع واژۀ خیل
Tailor
портной
Schneider
кравець
krawiec
alfaiate
sastre
tailleur
kleermaker
ช่างตัดเสื้อ
penjahit
خيّاطٌ
दर्जी
חַיָּט