- خیفا
- مونث اخیف: دو چشمه در تازی به مادیانی گویند که یک چشم سیاه و یک چشم سپید دارد و در نو آوری (بدیع) نام شیوه ای است که در چامه واژه ها یک در میان پنده دار یا بی پنده باشند (پنده نقطه) برای نمونه: تختت معلی تختت ممهد - جشنت مروح جیشت موکد (سلمان ساوجی)
معنی خیفا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ملخ از جانوران
انجام
بسر آوردن وعده بپایان بردن وعده، حق کسی را تمام دادن
زمین بی باران
شتر مرغ شتر مرغ
جمع خلیفه، جانشینان جمع خلیفه جانشین ها، قائم مقام ها
تکبر، بزرگ منشی، خود بینی زن خجک دار (خالدار) خرامان رفتن، خرامیدن، خودبینی بزرگ منشی، گردنکشی
بیشه شیر، کارد ترس بیم
ترس بیم
زمین و جای فراخ و هموار، بیابان بی آب
وفا کردن به عهد، به سر بردن پیمان دوستی، حق کسی را تمام دادن
از لحاظ کیف از نظر چگونگی: این دو کتاب کما و کیفا قابل مقایسه با هم نیستند
خلیفه
خلفای راشدین (اربعه): چهار خلیفۀ بعد از پیامبر اسلام (ابوبکر، عمر، عثمان و علی)
خلفای راشدین (اربعه): چهار خلیفۀ بعد از پیامبر اسلام (ابوبکر، عمر، عثمان و علی)
غرور، تکبر
پوشیدگی نهفتگی پنهانی نهانی پنهان پوشش، رگو چادر زنان پوشیده شدن نهفته گشتن، پوشیدگی نهانی نهفتگی مقابل ظهور
پنهانی، پوشیدگی