جدول جو
جدول جو

معنی خیریه - جستجوی لغت در جدول جو

خیریه
(خَ ریْ یَ)
نیکو. خوب. صحیح. خیریت.
- اعمال خیریه، اعمال نیک.
- امور خیریه، کارهای نیک.
- مؤسسۀ خیریه، مؤسسه یا جمعیتی متشکل برای اعانت مساکین
لغت نامه دهخدا
خیریه
نیکویی، شادکامی، رستگاری، آزادگی مونث خیری وابسته به خیر: امور خیریه (کالرهایی که نفع و خیر خلق در آن باشد)
فرهنگ لغت هوشیار
خیریه
((خَ یا خِ یِّ))
مؤنث خیری، وابسته به خیر، امور خیریه (کارهایی که نفع و خیر همه در آن باشد)
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
فرهنگ فارسی معین
خیریه
صدقةً
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به عربی
خیریه
Charitable, Charity
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
خیریه
charitable, charité
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به فرانسوی
خیریه
צדקה
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به عبری
خیریه
caritativo, caridade
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به پرتغالی
خیریه
ใจกว้าง , การกุศล
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به تایلندی
خیریه
благотворительный , благотворительность
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به روسی
خیریه
wohltätig, Wohltätigkeit
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به آلمانی
خیریه
благодійний , благодійність
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به اوکراینی
خیریه
dermawan, amal
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
خیریه
charytatywny, dobroczynność
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به لهستانی
خیریه
慈善的 , 慈善
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به چینی
خیریه
caritativo, carità
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
خیریه
दानशील , दान
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به هندی
خیریه
caritativo, caridad
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
خیریه
liefdadig, liefdadigheid
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به هلندی
خیریه
خیرات , خیرات
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به اردو
خیریه
দানশীল , দান
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به بنگالی
خیریه
wa kibiashara, hisani
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به سواحیلی
خیریه
hayırsever, hayır
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
خیریه
자선적인 , 자선
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به کره ای
خیریه
慈善的 , 慈善
تصویری از خیریه
تصویر خیریه
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خیریت
تصویر خیریت
نیکو بودن، صلاح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خمریه
تصویر خمریه
اشعاری که در وصف خمر ( می، باده) گفته شده است
فرهنگ فارسی عمید
(خُ ضَ ری یَ)
نام محلی است به بغداد. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خُ ضَ ری یَ)
نام محلی بوده است بجانب شرقی بغداد و گویا همان محلتی باشد که اکنون الخضیر می گویند. بقرب مدفن امام ابوحنیفه و معروف به سوق خضیر. (از معجم البلدان). از این محلت است محمد صباغ خضیری بن طیب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خَ ری یَ)
مؤنث خدری. خرمادۀ سیاه. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(خَ بَ ریْ یَ)
مقابل انشائیه.
- جملۀ خبریه، جملۀ خبریه جمله ای است که قابل تصدیق و تکذیب باشد. چون زید رفت، علی آمد، حسین کتاب دارد. رجوع به جملۀ خبری شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از طیریه
تصویر طیریه
بیماری توتی مرغاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیریت
تصویر خیریت
برتری، نیکویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خدریه
تصویر خدریه
ماچه خر سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خمریه
تصویر خمریه
((خَ))
شعری که در وصف شراب سروده شود
فرهنگ فارسی معین