خیک، مشک، کیسه، چرم و آوند پوستی برای حمل آب، (از ناظم الاطباء)، مخفف خیک است و آن اعم است از خیک سقایان و خیک ماست، (از برهان قاطع) : می خورم تا چو نار بشکافم می خورم تا چوخی برآماسم، ابوشکوربلخی، بگشای بشادی و فرخی ای جان جهان آستین خی کامروز بشادی فرارسید تاج شعرا خواجه فرخی، مظفر (ازفرهنگ اسدی نخجوانی) نام حرف بیست و چهارم از حروف یونانی و نمایندۀ ستارۀ قدر بیست و دوم و صورت آن این است ’x’، (یادداشت مؤلف) مخفف ’خین’ و ’خیم’ که خون و لعاب غلیظ بینی و دهن باشد، (از لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی)
خیک، مشک، کیسه، چرم و آوند پوستی برای حمل آب، (از ناظم الاطباء)، مخفف خیک است و آن اعم است از خیک سقایان و خیک ماست، (از برهان قاطع) : می خورم تا چو نار بشکافم می خورم تا چوخی برآماسم، ابوشکوربلخی، بگشای بشادی و فرخی ای جان جهان آستین خی کامروز بشادی فرارسید تاج شعرا خواجه فرخی، مظفر (ازفرهنگ اسدی نخجوانی) نام حرف بیست و چهارم از حروف یونانی و نمایندۀ ستارۀ قدر بیست و دوم و صورت آن این است ’x’، (یادداشت مؤلف) مخفف ’خین’ و ’خیم’ که خون و لعاب غلیظ بینی و دهن باشد، (از لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی)