جدول جو
جدول جو

معنی خَادِع - جستجوی لغت در جدول جو

خَادِع
فریبکار، فریبنده، فریب دهنده، فریب آمیز، دوچهره، حیله ای
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بازگشتی، برگشت
دیکشنری عربی به فارسی
بی سن، جاودانه، جاویدان
دیکشنری عربی به فارسی
کم نور، غش کردن
دیکشنری عربی به فارسی
اشتباه آمیز، اشتباه
دیکشنری عربی به فارسی
رباینده، نافی
دیکشنری عربی به فارسی
خواستگار، یک خوٰاستگار
دیکشنری عربی به فارسی
عالی، شگفت انگیز، جالب، شکوهمند
دیکشنری عربی به فارسی
بی حسّ، خفته، بی حسّ کننده
دیکشنری عربی به فارسی
وابسته، ادامه داد، شاگرد، زیر دست
دیکشنری عربی به فارسی
گسترده، گرسنه
دیکشنری عربی به فارسی
قابل جمع آوری، گرمایش، جمع آور، مسجد
دیکشنری عربی به فارسی
بحثی، بحث کردن، جدلی
دیکشنری عربی به فارسی
شایسته، ناسپاس
دیکشنری عربی به فارسی
خدمتکار، بنده، سرویس دهنده، فرمانبردار
دیکشنری عربی به فارسی
فرسوده، ویران شده
دیکشنری عربی به فارسی
مطیع، موضوع، تسلیم شده
دیکشنری عربی به فارسی
محرّک، بازدارنده، دافع
دیکشنری عربی به فارسی
چابک، شوخ، ماهر، مبتکرانه
دیکشنری عربی به فارسی
فروشنده
دیکشنری عربی به فارسی
دعوا جوی، مناقشه کردن
دیکشنری عربی به فارسی
ماورایی، فراطبیعی
دیکشنری عربی به فارسی
فریب دادن، فریبنده
دیکشنری عربی به فارسی
خفه کننده، گرفتگی
دیکشنری عربی به فارسی
حادثه، تصادف
دیکشنری عربی به فارسی
انگیزش، انگیزه، پیشرانه، دلیل
دیکشنری عربی به فارسی
خیانت شده، خائن، بی وفا، خیانتکارانه، خیانت آمیز
دیکشنری عربی به فارسی
نگران، ترسیده، ترسان
دیکشنری عربی به فارسی
ناامید، بیهوده
دیکشنری عربی به فارسی
متروک، خالی، ویران، بی روح، بی جان
دیکشنری عربی به فارسی
صنعت گر، سازنده
دیکشنری عربی به فارسی