جدول جو
جدول جو

معنی خوکیزه - جستجوی لغت در جدول جو

خوکیزه
(زِ)
بط بزرگ. غاز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ شعوری ج 1 ص 404). خولیزه. خولیز
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوشیزه
تصویر دوشیزه
بانوی جوان شوهرنکرده، دختر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوشیده
تصویر خوشیده
خشک شده، خشکیده، برای مثال شکوفه گاه شکفته ست و گاه خوشیده / درخت وقت برهنه ست و وقت پوشیده (سعدی - ۹۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسکیزه
تصویر اسکیزه
لگد و آلیز ستور، جست و خیز چهارپایان، جفته، جفتک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
خشک شده، کنایه از لاغر، کنایه از متعجب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاکیزه
تصویر پاکیزه
پاک، تمیز، کنایه از بی آلایش، صاف، صافی، بی غش
پاکیزه کردن: پاک کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوکیسه
تصویر نوکیسه
کسی که تازه به مال و ثروت رسیده
فرهنگ فارسی عمید
(زَ / زِ)
بط بزرگ. غاز. خوکیزه. خولیز. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نوکیسه
تصویر نوکیسه
ندید بدید، تازه بدولت رسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قونیزه
تصویر قونیزه
لاتینی تازی گشته شاه بانگ از گیاهان ترهلی ترهلان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشمزه
تصویر خوشمزه
آنچه که دارای طعم و مزه نیک باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشیده
تصویر خوشیده
خشک شده خشکیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
آنچه که آب و رطوبت آن از میان رفته باشد، پژمرده (گیاه)
فرهنگ لغت هوشیار
بکر (اعم از مرد و زن)، دختر بکر جمع دوشیزگان یا دوشیزگان جنت حوران بهشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاکیزه
تصویر پاکیزه
تمیز، بی آلایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکیزه
تصویر اسکیزه
جفته انداختن ستور برجستن و لگد انداختن چارپایان، جست و خیز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
((خُ دِ))
پژمرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوکیسه
تصویر نوکیسه
((نُ س))
کنایه از کسی که تازه درآمدی پیدا کرده است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوشیزه
تصویر دوشیزه
((زِ))
دختر، دختر شوهر نکرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسکیزه
تصویر اسکیزه
((اِ زِ))
جست و خیز و لگد انداختن چارپایان، جست و خیز کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوشیده
تصویر خوشیده
((دِ))
خشک شده، خشکیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاکیزه
تصویر پاکیزه
((زِ))
پاک، نظیف، طاهر، منزه، مقدس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوشمزه
تصویر خوشمزه
لذیذ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوشیزه
تصویر دوشیزه
آنسه، خانم، باکره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
Parched
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوشمزه
تصویر خوشمزه
Delicious, Appetizing, Delectably, Deliciously, Luscious, Lusciously, Savory, Tasty, Toothsome, Toothsomely, Yummy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دوشیزه
تصویر دوشیزه
Maiden
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوشمزه
تصویر خوشمزه
аппетитный , восхитительно , вкусный , восхитительный , вкусно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دوشیزه
تصویر دوشیزه
девичий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
пересохший
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوشمزه
تصویر خوشمزه
appetitlich, köstlich, lecker, schmackhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
ausgetrocknet
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دوشیزه
تصویر دوشیزه
jungfräulich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دوشیزه
تصویر دوشیزه
дівочий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خشکیده
تصویر خشکیده
пересохлий
دیکشنری فارسی به اوکراینی