- خوفناک
- ترسناک
معنی خوفناک - جستجوی لغت در جدول جو
- خوفناک
- ترسناک بیم زای ترسناک مهیب
- خوفناک
- ترسناک، مهیب
- خوفناک
- ترسناک، هولناک
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترسناکی مهیب بودن
هراس انگیز
ترسناک، هراس انگیز
دارای بوی بد، متعفن، عفن، گنده، بد بوی دارای بوی بد بدبو متعفن
لذیذ، خوشمزه لذیذ خوشمزه. سرخوش
دارای خال بسیار
جایی که خار بسیار باشد پرخار
پر خطر، هولناک، مخوف آنچه که موجب خطر گردد مهلک. هولناک پرخطر
غضبناک خشم آلود خشمگین. غضبناک خشم آلود خشمگین
آنکه حالت خواب دارد خوب آلود
شاد بشاش خرم
چرکین، زخمیان
نیکو نام، صاحب شهرت، نیکو
آه و ناله ای که در دل اثر کند و دلرا بسوزاند با سوز دارای سوزش، آه و ناله ای که در دل اثر کند
خشمگین، عصبانی، برآشفته، غضبناک، غضب، غضب آلود، ارغند، ارغنده، شرزه، دژ آلود، ژیان، خشمن، خشمگن، آرغده، آلغده، غرمنده، ساخط، غراشیده، غضبان، غضوب
مایۀ اندوه و افسوس، اسف آور، اسف بار
ویژگی کسی یا چیزی که باعث خطر می شود، پرخطر، باارزش، پربها
چیزی که بیم و هراس در انسان پدید آورد، پربیم و ترس، خطرناک
گیاهناک چمنزار زمینی که دارای علف بسیار است چراگاه
پر زناک
تیره (آب) گل آلود لای ناک: فی عین حمئته یعنی در چشمه خره لوشناک
مهیب، ترسناک ترسنال وحشتناک خوف انگیز. هولناکی: ترسناکی وحشتناکی خوف انگیزی
هوس دار
دارای بوی بد، بدبو، متعفن
هولناک، پرخطر
ترسناک، خوف انگیز
دارای خار
دارای سوز و سوزش، کنایه از ویژگی آه و ناله ای که در دل اثر کند و دل را بسوزاند
خواب آلوده، خمار
شاد، خندان، خنده کننده، درحال خندیدن، خنداخند، منبسط، خنده ناک، سبک روح، خندنده، شکفته، ضحوک، ضاحک، خنده رو
دارای هوا وهوس، چیزی که خواهش نفسانی را در انسان تحریک می کند