جدول جو
جدول جو

معنی خوشخوارگی - جستجوی لغت در جدول جو

خوشخوارگی(خوَشْ / خُشْ خوا / خا رَ / رِ)
عمل و حالت خوشخوار. عمل خوب خوردن، راحتی. عیش خوش. گذران خوش:
جهان می گذارد به خوشخوارگی
به اندازه دارد تک بارگی.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوا / خا رَ / رِ)
حالت و چگونگی خونخواره: اگر روباه خونخوارگی بگذاشتی آسیب نخجیران بدو نرسیدی. (کلیله و دمنه).
همه آدمیزاده بودند لیکن
چو گرگان بخونخوارگی تیز چنگی.
سعدی (گلستان)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا)
عمل خونخوار. خون آشامی. خونریزی. سفاکی. (ناظم الاطباء) :
بخونخواری مکن چنگال را تیز
کزین بی بچه گشت آن شیر خونریز.
نظامی.
، کنایه از غم و اندوه باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ خوا / خا)
خوب خوانی. نیکوخوانی. خوش آوازی. خوش صدائی:
سخندانی و خوشخوانی نمی ورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را بملک دیگر اندازیم.
حافظ.
، عمل خوش خواندن نوشته ها. مقابل خوش نویسی
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ گُ)
سریعالانهضامی. سرعت هضم. زودگواری:
ز هر طعمه ای خوشگواریش بین
حلاوت مبین سازگاریش بین.
نظامی.
، سازگاری. گوارایی
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ قَ رَ / رِ)
با اندازۀ خوب. نیکوقوارگی. خوب قوارگی. خوب اندامی. خوش هیئتی. توازن در قامت
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا)
به لذت چیزی را خوردن. شادخواری. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ /خُشْ خوا / خا)
عمل خوشخوار. نیکوخواری. تغذیۀ خوب، راحت طلبی. خوش گذرانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از خوشخوراکی
تصویر خوشخوراکی
خوشخوراک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوشخواری
تصویر نوشخواری
بلذت چیزی را خوردن شاد خواری، نشخواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوشگواری
تصویر خوشگواری
گوارایی، لذیذی خوش مزگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خونخواری
تصویر خونخواری
نوشیدن خون خون آشامی، بیرحمی سفاکی خونریزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
مثل الفئران
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
Mousiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
caractère de souris
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
мышинность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
תכונה של עכבר
دیکشنری فارسی به عبری
دل پذیری، خوشایند
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
ratice
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
چوہا نما
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
ลักษณะเหมือนหนู
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
ネズミのような
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
мишачий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
老鼠般的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
mfano wa panya
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
쥐와 같은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
myszość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
kemurnian tikus
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
ইঁদুরের মতো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
चूहापन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
roditore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
ratonera
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
Mäusigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از موش وارگی
تصویر موش وارگی
muizigheid
دیکشنری فارسی به هلندی