جدول جو
جدول جو

معنی خوستی - جستجوی لغت در جدول جو

خوستی
(خوَسْ / خُسْ)
منسوب به خوست که ناحیتی میان اندرابه بطخارستان است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوستی
تصویر دوستی
یاری، محبت، عشق
فرهنگ فارسی عمید
(خوا / خا)
ارادی. (برهان قاطع).
- حرکت خواستی، حرکت ارادی. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
صالح الخاستی، مولی باهله ای از اهل بلخ بوده است، وی از مالک بن انس حدیث روایت کرده و از او عبداﷲ بن عبدالرحمن السمرقندی حدیث روایت دارد، وی در سال 213 هجری قمری بدرود حیات گفت، (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
منسوب به خاست که آن شهرکی است در اندراب بلخ، (سمعانی گمان برده است که این شهر خوشت باشد)
لغت نامه دهخدا
منسوب به پوست، از پوست، جلدی، قشری،
- کاغذ پوستی یا کاغذ پوست آهو، کاغذی از پوست تنک کرده، قسمی کاغذ شفاف و محکم و شکننده،
- کلاه پوستی،کلاه از پوست بره و بیشتر برنگ سیاه، مقابل کلاه ماهوتی یا مقوائی،
، پوست فروش، آنکه پوست کوکنار خورد و این در هند و در ایران قدیماً معمول بوده است، مرد کاهل و سست، تریاکی
لغت نامه دهخدا
(خوَسْ / خُسْ تَ / تِ)
کنده. برکنده. (ناظم الاطباء) (برهان قاطع) ، گندیده. بوگرفته. (ناظم الاطباء) ، آکنده باشد یعنی درهم جسته. (صحاح الفرس). رجوع به پیخوسته شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
مودت، رفاقت و یاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوستن
تصویر خوستن
خرد کردن، مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به پوست. جلدی قشری. یا کلاه پوستی. کلاهی که از پوست بره و بیشتر برنگ سیاه سازند. یا کاغذ پوستی. کاغذی که از پوست نازک (مانند پوست آهو) سازند قسمی کاغذ شفاف و محکم و شکننده، پوست فروش، آنکه پوست کوکنار خورد (در هند و ایران معمول بوده)، تریاکیافیونی، تنیلکاهل و سست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوستی
تصویر پوستی
منسوب به پوست، جلدی، قشری، تنبل، کاهل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
رفاقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
الصّداقة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
Amicability, Friendliness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
amabilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
dostluk, samimiyet
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
رفاقت، دوستی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
دوستی , دوستانہ رویہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
বন্ধুত্ব , সৌহার্দ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
ความเป็นมิตร , ความเป็นมิตร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
urafiki
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
親善 , 親切さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
우호 , 친절함
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
дружелюбие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
ידידותיות , חֲבֵרוּתִיוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
मित्रता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
keramahan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
amabilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
amichevolezza, cordialità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
amabilidade, simpatia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
友善
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
przyjazność, życzliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
доброзичливість , дружелюбність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
Freundlichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
vriendelijkheid
دیکشنری فارسی به هلندی