معنی خوروال - جستجوی لغت در جدول جو
خوروال
خبر احوال، احوال پرسی
ادامه...
خبر احوال، احوال پرسی
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر خورزاد
خورزاد
(پسرانه)
نام یکی از پسران خسروپرویز پادشاه ساسانی
ادامه...
نام یکی از پسران خسروپرویز پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر خورسان
خورسان
(دخترانه و پسرانه)
مانند خورشید
ادامه...
مانند خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویر خوشحال
خوشحال
تندرست و در حالت نشاط و شادی، شاد، شادمان
ادامه...
تندرست و در حالت نشاط و شادی، شاد، شادمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویر ژورنال
ژورنال
روزنامه، مجله ای حاوی طرح، الگو و تصویر در زمینۀ هنرهای دستی چون خیاطی و بافتنی
ادامه...
روزنامه، مجله ای حاوی طرح، الگو و تصویر در زمینۀ هنرهای دستی چون خیاطی و بافتنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر کوتوال
کوتوال
نگهبان قلعه، دژبان، قلعه بان
ادامه...
نگهبان قلعه، دژبان، قلعه بان
فرهنگ فارسی عمید
تصویر ناروال
ناروال
فرانسوی نیزه ناهی نیزه ماهی
ادامه...
فرانسوی نیزه ناهی نیزه ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
ژورنال
مجلاتی که در آن صور متنوع و اشکال مختلف البسه و لباس رسم شده و در خیاطی بکار می رود
ادامه...
مجلاتی که در آن صور متنوع و اشکال مختلف البسه و لباس رسم شده و در خیاطی بکار می رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر اورودل
اورودل
دم دار غوکان دم دار
ادامه...
دم دار غوکان دم دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر خوشحال
خوشحال
مقابل بد حال، با سرور، بی غم
ادامه...
مقابل بد حال، با سرور، بی غم
فرهنگ لغت هوشیار
کوتوال
هندی دز دار ارگبد حاکم اندرون شهر مقابل فوجدار، نگهبان قلعه قلعه بیگی قلعه دار دژبان: جز بدین اندر نیابی راستی راستی شد حصن دین را کوتوال. (ناصر خسرو)
ادامه...
هندی دز دار ارگبد حاکم اندرون شهر مقابل فوجدار، نگهبان قلعه قلعه بیگی قلعه دار دژبان: جز بدین اندر نیابی راستی راستی شد حصن دین را کوتوال. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر کورمال
کورمال
حرکت با احتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی
ادامه...
حرکت با احتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی
فرهنگ لغت هوشیار
مورچال
نقبی که سپاهیان مهاجم از خارج قلعه بسوی داخل آن حفر کنند و بدرون روند
ادامه...
نقبی که سپاهیان مهاجم از خارج قلعه بسوی داخل آن حفر کنند و بدرون روند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مورچال
مورچال
سوراخ و نقبی که از زیر زمین به طرف قله حفر کنند
ادامه...
سوراخ و نقبی که از زیر زمین به طرف قله حفر کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویر کوتوال
کوتوال
دژبان، نگاهبان
ادامه...
دژبان، نگاهبان
فرهنگ فارسی معین
تصویر کورمال
کورمال
حرکت با احتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی
ادامه...
حرکت با احتیاط و دست مالیدن به اطراف در تاریکی
فرهنگ فارسی معین
تصویر ژورنال
ژورنال
((ژُ))
روزنامه، مجله مخصوص مد لباس
ادامه...
روزنامه، مجله مخصوصِ مُد لباس
فرهنگ فارسی معین
تصویر خوشحال
خوشحال
دلشاد، سرخوش، شاد، خرسند، شادمان، شادکام
ادامه...
دلشاد، سرخوش، شاد، خرسند، شادمان، شادکام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر خسروان
خسروان
اکاسره
ادامه...
اکاسره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
Beaming, Blissful, Delighted, Blissfully, Pleased
ادامه...
Beaming, Blissful, Delighted, Blissfully, Pleased
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
radieux, bienheureux, heureusement, ravi, satisfait
ادامه...
radieux, bienheureux, heureusement, ravi, satisfait
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
strahlend, selig, glücklicherweise, erfreut, zufrieden
ادامه...
strahlend, selig, glücklicherweise, erfreut, zufrieden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
сяючий , блаженний , щасливо , задоволений
ادامه...
сяючий , блаженний , щасливо , задоволений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
promienny, błogi, szczęśliwie, zadowolony
ادامه...
promienny, błogi, szczęśliwie, zadowolony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
光辉的 , 幸福的 , 幸福地 , 高兴的
ادامه...
光辉的 , 幸福的 , 幸福地 , 高兴的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
radiante, abençoado, felizmente, encantado, satisfeito
ادامه...
radiante, abençoado, felizmente, encantado, satisfeito
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
raggiante, beato, felicemente, lieto, soddisfatto
ادامه...
raggiante, beato, felicemente, lieto, soddisfatto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
radiante, dichoso, felizmente, encantado, complacido
ادامه...
radiante, dichoso, felizmente, encantado, complacido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
лучезарный , блаженный , счастливо , довольный
ادامه...
лучезарный , блаженный , счастливо , довольный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
stralend, gelukkig, verheugd, tevreden
ادامه...
stralend, gelukkig, verheugd, tevreden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
สว่างไสว , มีความสุข , อย่างมีความสุข , ดีใจ , พอใจ
ادامه...
สว่างไสว , มีความสุข , อย่างมีความสุข , ดีใจ , พอใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
bersinar, bahagia, dengan bahagia, senang
ادامه...
bersinar, bahagia, dengan bahagia, senang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
चमकदार , सुखी , खुशी से , प्रसन्न , प्रसन्न
ادامه...
चमकदार , सुखी , खुशी से , प्रसन्न , प्रसन्न
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
זוהר , מאושר , בשמחה , שמח , מרוצה
ادامه...
זוהר , מאושר , בשמחה , שמח , מרוצה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر خوشحال
خوشحال
خُوشحال
輝いている , 幸せな , 幸運にも , 喜んでいる , 満足した
ادامه...
輝いている , 幸せな , 幸運にも , 喜んでいる , 満足した
دیکشنری فارسی به ژاپنی