قرائت. (ناظم الاطباء) ، دعوت. طلب، قبول کردن کودکی را بجای فرزند. (ناظم الاطباء). کسی را که نسبت و خویشی ندارد خویش گرفتن، چون: برادرخواندگی، پسرخواندگی، خواهرخواندگی، دخترخواندگی، مادرخواندگی
قرائت. (ناظم الاطباء) ، دعوت. طلب، قبول کردن کودکی را بجای فرزند. (ناظم الاطباء). کسی را که نسبت و خویشی ندارد خویش گرفتن، چون: برادرخواندگی، پسرخواندگی، خواهرخواندگی، دخترخواندگی، مادرخواندگی
کوچکی. صغیری. خردگی: نگاه کن که بقا را چگونه می کوشد بخوردگی منگر دانۀ سپندان را. ناصرخسرو. ، ازبین رفتگی قسمتی از چیزی چون ازبین رفتگی قسمتی از گوشت بدن بر اثر قرحه و امثال آن: طلاء دیگر که کفتگی کهن را و خوردگی را سود دارد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). - کرم خوردگی دندان، ازبین رفتگی دندان. ، عمل خوردن. تأکل. اکل. (ناظم الاطباء). - کرم خوردگی درخت، خوردن کرم درخت را، و آن آفتی است بر درخت که بر اثر کرم های ریزه حاصل شود. ، عمل شرب. نوش. جرعه. شربت. (ناظم الاطباء)
کوچکی. صغیری. خردگی: نگاه کن که بقا را چگونه می کوشد بخوردگی منگر دانۀ سپندان را. ناصرخسرو. ، ازبین رفتگی قسمتی از چیزی چون ازبین رفتگی قسمتی از گوشت بدن بر اثر قرحه و امثال آن: طلاء دیگر که کفتگی کهن را و خوردگی را سود دارد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). - کرم خوردگی دندان، ازبین رفتگی دندان. ، عمل خوردن. تأکل. اکل. (ناظم الاطباء). - کرم خوردگی درخت، خوردن کرم درخت را، و آن آفتی است بر درخت که بر اثر کرم های ریزه حاصل شود. ، عمل شرب. نوش. جرعه. شربت. (ناظم الاطباء)