خود را کشتن. انتحار کردن. (یادداشت بخط مؤلف). - خودکشی کردن برای امری، سخت خواهان آن بودن و کوشش و تلاش بسیار برای بدست آوردن آن کردن. (یادداشت بخط مؤلف) : دیشب چه خودکشی که نکردم بکوی تو بیرون نیامدی بتماشا چه فائده ؟ ملا ناظم (از آنندراج). اول ببزم مهروفا خودکشان کنند آنگاه معنی دل ما را بیان کنند. اسیر (از آنندراج). تذرو وکبک برای چه خودکشی نکنند که در نشیمنشان شاهباز مهمان شد. فرج اﷲ شوشتری (از آنندراج)
خود را کشتن. انتحار کردن. (یادداشت بخط مؤلف). - خودکشی کردن برای امری، سخت خواهان آن بودن و کوشش و تلاش بسیار برای بدست آوردن آن کردن. (یادداشت بخط مؤلف) : دیشب چه خودکشی که نکردم بکوی تو بیرون نیامدی بتماشا چه فائده ؟ ملا ناظم (از آنندراج). اول ببزم مهروفا خودکشان کنند آنگاه معنی دل ما را بیان کنند. اسیر (از آنندراج). تذرو وکبک برای چه خودکشی نکنند که در نشیمنشان شاهباز مهمان شد. فرج اﷲ شوشتری (از آنندراج)
نفس کش. (ناظم الاطباء). دودآهنگ. دودآهنج. رجوع به دودآهنگ شود، روزن مطبخ که فکر یا فکز نیز گویند. (ناظم الاطباء). روزن مطبخ و حمام و جز آن. (از لغت فرس اسدی) (از آنندراج) (از غیاث). روزن مطبخ و گرمابه و دیگدان و امثال آن که از آن دخان بدرآید و آن را دودآهنگ و دودآهنج نیز گویند. (از شرفنامۀ منیری). سوراخی برآورده بر بام تا دود بخاری واجاق و گلخن حمام را به سوی بالا برد. (یادداشت مؤلف) : دیگری (از قتلۀ حسین بن علی (ع)) خولی بن یزید است که... به موجب اشارۀ زوجه اش از دودکش بیرون آورده به آتش دوزخ رسانیدند. (حبیب السیر). ای بینی تو دودکش شعلۀ تیز وی ریش تو تیر هجو را دست آویز. شفایی (از آنندراج). شد ز خط پشت لب سرخی پانش عیان دودکش لاله ساخت غنچۀ بی دود را. طغرا (از آنندراج). ، لوله ای که بر سر سماور و بخاری و آتش خانه کشتی و موتورهایی که با زغال سنگ یا هیزم کار کند قرار دهند. لوله ای که بر سر سماور و بخاری و جز آن نهند کشیدن دود را به بالا و تیز شدن آتش را. (یادداشت مؤلف) (از ناظم الاطباء)
نفس کش. (ناظم الاطباء). دودآهنگ. دودآهنج. رجوع به دودآهنگ شود، روزن مطبخ که فکر یا فکز نیز گویند. (ناظم الاطباء). روزن مطبخ و حمام و جز آن. (از لغت فرس اسدی) (از آنندراج) (از غیاث). روزن مطبخ و گرمابه و دیگدان و امثال آن که از آن دخان بدرآید و آن را دودآهنگ و دودآهنج نیز گویند. (از شرفنامۀ منیری). سوراخی برآورده بر بام تا دود بخاری واجاق و گلخن حمام را به سوی بالا برد. (یادداشت مؤلف) : دیگری (از قتلۀ حسین بن علی (ع)) خولی بن یزید است که... به موجب اشارۀ زوجه اش از دودکش بیرون آورده به آتش دوزخ رسانیدند. (حبیب السیر). ای بینی تو دودکش شعلۀ تیز وی ریش تو تیر هجو را دست آویز. شفایی (از آنندراج). شد ز خط پشت لب سرخی پانش عیان دودکش لاله ساخت غنچۀ بی دود را. طغرا (از آنندراج). ، لوله ای که بر سر سماور و بخاری و آتش خانه کشتی و موتورهایی که با زغال سنگ یا هیزم کار کند قرار دهند. لوله ای که بر سر سماور و بخاری و جز آن نهند کشیدن دود را به بالا و تیز شدن آتش را. (یادداشت مؤلف) (از ناظم الاطباء)
دهی است از دهستان قنقری پایین (سفلی) بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده، واقع در 8هزارگزی خاور شوسۀ شیراز به اصفهان. این ده کوهستانی و سردسیر با 257 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و حبوبات و میوه می باشد. شغل اهالی زراعت و باغبانی و از صنایع دستی قالی بافی. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان قنقری پایین (سفلی) بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده، واقع در 8هزارگزی خاور شوسۀ شیراز به اصفهان. این ده کوهستانی و سردسیر با 257 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و حبوبات و میوه می باشد. شغل اهالی زراعت و باغبانی و از صنایع دستی قالی بافی. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دودکش اگر دود داشته باشد غم و اندوه خانوادگی است و هر چه دود آن غلیظ تر باشد غم و اندوه بیشتر است و اگر دود نداشته باشد احساس تامین است از جهت خانواده.
دودکش اگر دود داشته باشد غم و اندوه خانوادگی است و هر چه دود آن غلیظ تر باشد غم و اندوه بیشتر است و اگر دود نداشته باشد احساس تامین است از جهت خانواده.